انشا در مورد صدای خش خش برگ های پاییزی

انشای ساده و کوتاه ادبی درباره حس شنیدن صدای خش خش برگ های پاییزی برای دانش آموزان پایه پنجم

شروع انشا

فصل پاییز که از راه می رسد تمام برگ های درختان زرد و نارنجی شده و روی زمین می ریزند.

در خیابان هایی که اطراف آن ها پر از درخت است تعداد برگ هایی که زمین را می پوشانند بسیار زیاد است و زمانی که عابران از روی آن ها عبور می کنند صدای خش خش برگ ها را می تواند شنید.

این صدای زیبا با هر جنبش برگ ها به گوش می رسد، بعضی وقت ها باد این برگ ها را گروهی جابجا می کند و صدای خش خش آن ها بلند تر می شود.

یکی از کار های مورد علاقه ی من در فصل پاییز قدم زدن و دویدن روی برگ های خشک و گوش کردن به صدای آن ها است.

در داخل شهر، بیش تر برگ هایی که روی کف خیابان ها و کوچه ها می ریزند توسط رفتگران زحمتکش جارو می شوند، اما در بیرون از شهر همه جا پر از برگ های خشک است.

به همین خاطر ما آخر هفته ها به اطراف شهر می رویم، تا مناظر زیبای پاییزی را تماشا کنیم.

در آن جا من با برگ های خشک روی زمین بازی می کنم و از شنیدن صدای شان لذت می برم بعضی وقت ها هم آن هایی که قشنگ تر هستند را با خودم به خانه می آورم و در دفترم که نام آن را دفتر پاییزی گذاشته ام، می چسبانم تا از پاییز هر سال یادگاری داشته باشم، و هر بار که این دفتر پر از برگ را ورق می زنم صدای خش خش برگ های پاییزی را از بین برگه های آن می شنوم.