جملات زیبا و کوتاه در مورد جوانی و گذر عمر همراه با شعرهای غمگین در مورد جوانی نکردن و جوانی از دست رفته
***
ما جوانی را میان خاک مدفون کرده ایم
بس که در پایان هر شادی، درآمد پیر ما
******
چه زود گذشت!!
نمیدانم شوق جوانی ام را از دست داده ام
یا موی سیاه را رایگان به فلک داده ام…
******
برای وصف جوانی مان
این مصرع از حامد عسکری کافیست :
« هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد »
******
بر باد رفت در غم و حسرت جوانیم
بی آرزو چه سود دگر زندگانیم
******
نوجوانی و جوانی رفت ماندم نیمه راه
تک درخت عمر من افسوس مانده بی ثمر
******
در میان آرزوهای جوانی ام، پیر شدم…
******
متن در مورد جوانی غمگین
گذشت این عمر و جوانی
اما بهار را ندیده خزان شد…
******
خود جوانی هم
به این زودی به ترک کس نگوید
من ز خود آزردم
از فرط جوانی ها جوانی
******
شعر در مورد جوانی از شهریار
دل پیران جوان دیدم ولی من
جوان بودم که ناگه پیر شد دل
شهریار
******
ز دست ،گوهر پرقیمت جوانی رفت
چو برق ،فرصت کوتاه زندگانی رفت
بهار عمر که هنگام دانش اندوزیست
پی هوا و هوسهای نوجوانی رفت
******
ای روزگار! از چه کسی می‌توان گرفت
تاوان این جوانی از دست رفته را؟
******
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
******
متن جوانی بر باد رفته
دیگر نه شوقی در سرم دارم نه امیدی
یعنی جوانی با غمت از عاشقی پیر است
******
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
******
جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد
******
ورق می خورد
فصل های پیری
جوانی ام کجاست…
******
چه غبار سنگینی روی اینه نشسته است!!
چگونه است…
نمیدانم چندی پیش گردگیری کرده ام!؟
آه …
ببین شوق جوانی ام کجا رفته؟!
دخترکی که مدام مقابل اینه سرخی انار را بر لبانش طراحی میکرد…
چه زود گذشت!!
نمیدانم شوق جوانی ام را از دست داده ام یا موی سیاه را رایگان به فلک داده ام…
گردی بگیرم از آینه،
رفیقی که ماندگار بود،
چه صادق است آینه!!
یادم امد تنبلی از چه بود.
تنبلی از گردگیری…
از صداقت اینه…
آینه ای که بیم صداقتش را دارم
جوانی یادش بخیر
بیم و هراسی از اینه نداشتم
مدام و مدام با اینه دست و پنجه نرم میکردم
فلک تو چه کردی با من
موی سپیدم را رایگان داده ای
چه داد و ستدی
ناجوانمردانه بود
اری
پیر شدم
چگونه گذشت و چه زود گذشت
شیارهایی که صیقل داده ای بر سطح هموار زیبایی ام
******
متن در مورد جوانی و گذر عمر
فصل ها برای درختان
هر سال تکرار میشوند
اما فصل های زندگی انسان
تکرار شدنی نیست !
تولد
کودکی
جوانی
پیری
امروزت را دریاب..
شاید فردایی نباشد…
******
افسوس که ایّام جوانـــــــی بگذشت
هنگام نشاط و شادمانی بگذشت
تا چشم گشودیم در این باغ، چو گل
هفتاد و دو سال زندگانی بگذشت
******
بر باد رفت
در غم و حسرت جوانیم
بی آرزو چه سود
دگر زندگانیم
******
جوانی و پیری بهار است و دی
نه آن دی که باشد بهارش ز پی
غنیمت شمر پیش از آن کاین گلت
شود زرد و نسرین دهد سنبلت
******
پند پاییز است …
زندگی را قدر دان تا چون بهاران زنده و سبز و جوانی
روزگار زودی تو را تا رنگ زرد پیری و
روزی که پایان میپذیری میبرد !
******
دریغا از جوانی ، صد دریغا
که آن هم روزگاری بود و بگذشت
******
نشسته ام به پنجره نگاه میکنم
دریچه آه میکشد…
تو از کدام راه میرسی ؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود…
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد …
هوشنگ ابتهاج…
******
نقره داغم کرده ماتم در همین اوج جوانی
خسته از عالم و آدم، خسته از این زندگانی…
******
متن شعر جوانی از دست رفته
افسوس که ایام جوانی بگذشت
دوران نشاط و کامرانی بگذشت
تشنه به کنار جوی چندان خفتم
کز جوی من آب زندگانی بگذشت
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید
