معنی و ریشه ضرب المثل بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

 عکس نوشته بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
انشا در مورد بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

ضرب المثل “بسیار سفر باید تا پخته شود خامی” یعنی سفر و تحمل رنج های آن چیز های زیادی به انسان می آموزد و باعث پختگی هر شخص می شود.

با هر سفر انسان تجربیات جدیدی را کسب می کند و با اشخاصی آشنا می شود که ممکن است مسیر زندگی اش را عوض کند.

سفر کردن به خصوص اگر به فرهنگ و کشور دیگری باشد تغییرات زیادی را در طرز فکر و رفتار شخص ایجاد می کند.

کاربرد و واقعیت این ضرب المثل اگر چه امروزه نیز بسیار قابل درک است اما در گذشته به علت سختی سفر برای مسافران، ملموس تر بود زیرا هر مسافر برای سفری که می رفت با چالش ها و خطرات بسیاری روبرو بود و همین مسئله آموخته ها و تجربیات فراوانی را نصیب انسان می کرد.

ریشه ضرب المثل

ضرب المثل “بسیار سفر باید تا پخته شود خامی” بر گرفته از مصرع شعری از شاعر بلند آوازه ی پارسی سعدی شیرازی می باشد.

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی
هر کس قلمی رفته ‌ست بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد
آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
روزی تن من بینی قربان سر کویش
وین عید نمی ‌باشد الا به هر ایامی
ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن
آخر ز دعا گویی یاد آر به دشنامی
باشد که تو خود روزی از ما خبری پرسی
ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما
نومید نباید بود از روشنی بامی
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی
در کام نهنگان رو گر می‌ طلبی کامی

به نظر می رسد منظور شاعر از “سفر” در مصرع “بسیار سفر باید تا پخته شود خامی” سفر درونی می باشد، اگر چه سفر بیرونی هم به خصوص در گذشته تجربیات و آموخته های زیادی را نصیب انسان می کرد اما منظور عارفان از سفر بیش تر سفر اندیشه و فکر می باشد.

هدف عارفانان از سفر درونی جست و جوی حق و آفریدگار و خوش ماندن با حال و هوای او می باشد، همان طور که سعدی در بیت دیگری می فرماید:

“هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی”

پس زمانی که آن ها مردم را به سفر رفتن توصیه می کنند منظور شان رفتن به باغ و بوستان نیست و سفر اندیشه است، برای مثال حافظ نمونه ی مثال زدنی سفر اندیشه می باشد زیرا که طبق گفته ها او حتی یک بار هم از شیراز خارج نشده بود اما دیگران را توصیه به سیر و سفر می کرد.

“زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت”

“این راه را نهایت صورت کجا توان بست،
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت” (حافظ)

سفر بیرونی نیازمند امکانات می باشد و محدودیت هایی دارد به همین دلیل بیش تر اوقات اشخاص نمی توانند آن طور که دوست دارند سفر کنند و یا مقصد مورد علاقه ی خود را انتخاب کنند اما سفر درونی و سفر اندیشه ارزان و بدون محدودیت است، هر شخص می تواند بدون در نظر گرفتن محدویت های مکان و زمان، در اندیشه به هر کجا که می خواهد سفر کند.

اندیشه می تواند انسان را به سفر در ناممکن ها، گذشته و آینده ببرد و در نتیجه باعث خلق چیز هایی شود که امروزه همه ی ما از آن بهره مند شده ایم ابزار ها، لوازم و امکانات امروزه بشر روزی تنها در رویای و ذهن افراد بوده اما به لطف تفکر و اندیشه به واقعیت تبدیل شده است.

هم چنین بزرگ ترین تفاوت انسان ها با موجودات دیگر در همین تفکر و اندیشه است زیرا به سبب همین اندیشه است که انسان خدا را درک و ستایش می کند.

در پایان باید اشاره کرد که هر چه بیش تر تفکر کنیم و به سفر اندیشه برویم عقل ما پختگی بیش تری خواهد داشت و منظور و معنی“بسیار سفر باید تا پخته شود خامی” نیز همین می باشد.

معادل انگلیسی

Travel broadens the mind

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا