مادر نقش مهمی در زندگی مان دارد. برایمان غذا می پزد و از ما محافظت می کند. مادرم در درس هایم به من کمک می کند و هرجایی که مشکلی داشته باشم سریع برایم آن را حل می کند.
مادرم غذاهای خوشمزه ای برایم می پزد و من همیشه وقتی از مدرسه به خانه بر می گردم منتظر خوردن ناهار خوشمزه اش می شوم. بعضی موقع ها بعد از انجام دادن تکالیفم با هم به پارک می رویم و خوش می گذرانیم.
همیشه دلم می خواهد به او بگویم که چقدر دوستش دارم اما نمی توانم اندازه اش را بیان کنم برای همین هر روز مادرم را بغل می کنم تا بدون گفتن حرفی عشقم را به او نشان بدهم. او هم خیلی مهربان است. شب ها برایم قصه می گوید و تا وقتی که خوابم می برد کنارم می ماند تا از چیزی نترسم.
وقتی کنار او هستم از هیچ چیز نمی ترسم و شجاع می شوم. مادرم برای من یک فرشته است که از من محافظت می کند و اجازه نمی دهد کسی ناراحتم کند.
اما مادرم بعضی موقع ها من را دعوا می کند که چرا کاری را که او دوست ندارد انجام می دهم؟ مثلا یک روز بدون اجازه او به کوچه رفتم و با بچه ها بازی کردم و وقتی مادرم این را فهمید از دست من عصبانی شد.
اما من ناراحت نمی شوم که چرا مادرم من را دعوا می کند چون می دانم او از من بزرگ تر است و کلی درس خوانده و می داند چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه است. به خاطر همین همیشه به خاطر کار های اشتباهم از او معذرت خواهی می کنم و به او قول می دهم که دیگر آن کار را انجام ندهم.
مادر من خیلی مهربان است و همیشه در جمع کردن اتاقم به من کمک می کند و جای درست وسایل را به من نشان می دهد. بعضی وقت ها هم از من می خواهد در کار های آشپزخانه به او کمک کنم و در زمان آشپزی وسایلی را که نیاز دارد به او بدهم. این طوری هر دوی ما کم تر خسته می شویم و وقت بیشتری برای بودن در کنار هم داریم.
شب ها که پدرم به خانه بر می گردد مادرم با مهربانی از او استقبال می کند و برایمان شام خوشمزه اش را آماده می کند.
من مادرم را خیلی دوست دارم و همیشه به خاطر داشتنش خدا را شکر می کنم.
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید
