دیالوگ های ماندگار و زیبای فیلم راننده تاکسی
دیالوگ های معروف و مشهور یکی از برترین فیلم های تاریخ سینمای جهان و هالیوود به نام راننده تاکسی با بازی رابرت دنیرو و جودی فاستر و به کارگردانی مارتین اسکورسیزی
– تنهایی همه ی عمر با من بوده، همه جا…توی بارها، ماشین ها، پیاده روها، مغازه ها، همه جا.
راه فراری نیست. من مرد تنهای خدا هستم
– یکی باید این شهر رو بگیره بیندازه توی چاه توالت، سیفون کوفتی رو هم بکشه.
– 12 ساعت کار، باز هم خوابم نمیبره… لعنتی روزا فقط میگذرن.. تموم نمیشن!
– حالا به وضوح میبینم، زندگیم رو یه خط صاف پیش میره به سمت یه نقطهٔ مشخص، هیچوقت هیچ انتخابی نداشتم…
– شب ها تمام حیوون ها میان بیرون، همه جور حیوونی، فاحشه ها، بدکاره ها، عوضی ها، پولدارا، معتادا، مرض، فساد. یه روزی بارون میاد و تمام این کثافت های توی خیابان رو میشوره…
– تمام عمرم نیاز به جایی برای رفتن داشتم ، باور نمیشه که یک نفر تمام عمرش رو صرف خودآگاهی آزار دهنده بکنه! من معتقدم که یه نفر میتونه مثل بقیه باشه.
– مسافر ( مارتین اسکورسیزی ) : اون نور رو اون بالا می بینی ؟
نور پنجره طبقه دوم ، اون زن رو توی پنجره می بینی ؟
تراویس ( رابرت دنیرو ) : آره
مسافر : می خواهم اون زن رو ببینی چونکه
اون زن منه ،
اما اونجا خونه من نیست!
– مسئول دفتر تاکسیرانی :خیلی خب ، بذار گواهینامه رانندگیت رو ببینم . سابقه رانندگیت چطوره ؟
تراویس : پاک پاکه ، مثل وجدانم
+ جسمی ؟ پاک
+ سن ؟ 26
+ تحصیلات ؟ یه کم اینور ، یه کم اونور ، میفهمی که ….
+ سابقه نظامی ؟ خروج محترمانه ، می 1973
+ تو توی ارتش بودی ؟ نیروی دریایی
– 12 ساعت کار کردم ولی هنوز خوابم نمیاد ، لعنتی ، روزا میان و میرن . تمامی ندارن .
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید