15 متن و شعر زیبا و عاشقانه در مورد گل نسترن

متن شعر زیبا در مورد گل نسترن
متن شعر زیبا در مورد گل نسترن

بهترین متن ها و اشعار زیبا و عاشقانه در مورد گل نسترن از شاعران معروف مانند مولانا، سعدی و حافظ شیرازی!

***

زندگانی چون گل نسترن است
باید از چشمه جان آبش داد
زندگی صحنه جولانگه ماست
خوب و بد بودن آن عملی از من و ماست

******

در وقت سحر چو لاله خیزد
بوی گل نسترن بپیچد
آن عطر گل شبانه آرام
بر نفس دلم روانه خیزد

******

یارم به یک لا پیرهن
خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن
مست است و هوشیارش کند

******

حادثه نیک روزگار
ای نسترن گلعذار
بر من مسکین و خار
یک نفس از عشق کن نثار

******

چه شب ها
چه شب ها که همراه حافظ
در آن کهکشان های رنگین
در آن بی کران های سرشار از نرگس و نسترن، یاس و نسرین
ز بسیاری شوق و شادی نخفتیم

******

دستانت بوی گل، بوی نسترن می داد
چشمانت حدیث فردا می گفت
و روح من به دنبال قدم های تو می رفت
و لیک آن زمان که من آمدم در ره تو
تو و چشمانت و دستانت
قصد ترکم داشتید
ترک من ای آسمان
ای زمین
جایز نبود

******

زندگی بوی خوش نسترن است
بوی یاسی است که گل کرده به دیوار نگاه من و تو
زندگی خاطره است
زندگی دیروز است
زندگی امروز است
زندگی آن شعری است که عزیزی نوشته است برای من و تو

******

اشعار عاشقانه در مورد گل نسترن
اشعار عاشقانه در مورد گل نسترن

نسترن گشته قبا پوش دراین فصل بهار
لیک دور از تو نباشدبه دلم صبر و قرار

******

چندی ست دور از چشم پاک نسترن ها
افتاده ام در دامن سیمین بدن ها
افتاده ام در گوشه ای ویران تر از بم
تنهاتراز هر آدمی تنهای تنــها

******

من به دنبال یکی می گردم
من به دنبال یکی لبخندم
که شکوفا شود هر صبح
ز لب های گل نسترن خانه‌ ی ما
من به دنبال تو می گردم باز

******

هر نسترن حادثه ایست
و هر حادثه باغی ست مملو از نسترن
روییده سرتا سر این باغ گل های حادثه ی تو
چه زیباست
چه زیباست
چه زیباست

******

اگر چه برای گریه کردن بسیار دیر است
این که بنشینی و به نسترن ها بیندیشی زیباست

******

نگاه نسترن را چه کسی می فهمد؟
اندوه ستاره را چه کسی می فهمد؟
نمی گنجد اندرخیال کسی
غم زندانی اندر قفس را چه کسی می فهمد؟

******

ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان
ای باغبان هین گوش کن ناله درختان نوش کن
نوحه کنان از هر طرف صد بی‌ زبان صد بی‌ زبان
هرگز نباشد بی‌ سبب گریان دو چشم و خشک لب
نبود کسی بی‌ درد دل رخ زعفران رخ زعفران
حاصل درآمد زاغ غم در باغ و می کوبد قدم
پرسان به افسوس و ستم کو گلستان کو گلستان
کو سوسن و کو نسترن کو سرو و لاله و یاسمن
کو سبزپوشان چمن کو ارغوان کو ارغوان

“مولانا”

******

آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
درد دل پیش که گویم که به جز باد صبا
کس ندانم که در آن کوی مجالی دارد

سعدی

******

خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نِه
که من با لَعلِ خاموشش نهانی صد سخن دارم
چو در گلزارِ اِقبالش خرامانم بِحَمْدِالله
نه میلِ لاله و نسرین نه برگِ نسترن دارم

حافظ

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا
نسرین
نویسنده، مترجم و علاقه مند به موضوعات سبک زندگی، فرهنگ و هنر و سرگرمی