20 شعر غمگین برای تسلیت شهادت امام رضا علیه السلام

اشعار غمگین و کوتاه تسلیت شهادت امام رضا (ع)
اشعار غمگین و کوتاه تسلیت شهادت امام رضا (ع)

به مناسبت 30 صفر روز شهادت امام رضا گزیده ای از بهترین اشعار کوتاه تسلیت شهادت امام رضا علیه السلام در قالب دوبیتی، شعر کودکانه و اشعار شاعران معروف را برای شما جمع آوری کرده ایم.

***

عاقبت از زهر مأمون، پاره شد قلب رضا
در میان حجره در بسته، میزد دست و پا
گه جوادش را، گهی معصومه را میزد صدا
داغ او تا صبح محشر، بر دل سوزان ماست
شهادت امام رضا (علیه السلام) تسلیت باد

******

ای غریب خراسان سیدی یا رضاجان
داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان
سینه‌ ات پر شراره دیده‌ ات پر ستاره
هم غمت بی‌ شماره هم جگر پاره پاره
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد

******

شعر دوبیتی شهادت امام رضا

افتاده ای بر روی خاک و پر نداری
جز دیده ی تر مونسی دیگر نداری
آن قدر غربت می چكد از جسمت آقا
ناخواسته می گویمت مادر نداری

******

از این مصیبت هر دلی پر شرر شد
که ثامن الائمه پاره جگر شد
فاطمه گریان این غم عظمی
واویلا واویلا آه و واویلا
شهادت امام هشتم تسلیت باد

******

الا ای فرزند زهرا و حیدر
ای عالم آل پیغمبر
یا ثامن الحجج، جانم فدای تو
بهشت عاشقان، صحن و سرای تو
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد

******

در اوج غربت و غم زهر کینه یارش بود
میان حجره دلش تنگ گلعذارش بود
در آرزوى جوادش دمى قرار نداشت
به آخرین نفسش چشم انتظارش بود
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد

******

عجیب نیست که در سینه غصه مهمان است
شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است
به چشم‌هم‌ زدنی این دو ماه هم رفت و
بهار گریه هم امشب رو به اتمام است
به این فراق بگرییم و یا به دوری تو
بگو چه كار كنم درد و غم فراوان است
شهادت امام هشتم شیعیان تسلیت باد

******

از من بپذیر نوکری هایم را
کوتاهی چشم و سینه و پایم را
آقا شب آخر صفر خالی کن
در صحن امام رضا خودت جایم را
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد

******

اینجاست که هر دلبر و دلداده بیاید
هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید
در این حرم قدس که باغی ز بهشت است
هرکس به تولای تو دل داده بیاید
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد

******

شعر کودکانه به مناسبت شهادت امام رضا

هست و بوده او مرد با خدا
کشته شد به سم حضرت رضا
بعد از آن گذشت ماه و سال و روز
در عزای او مانده ام هنوز
بوده او غریب، گشته او شهید
مثل او دگر این جهان ندید
زنده هستم و در کنار او
بوسه می زنم بر مزار او

******

انگور می‌ دهند که قربانی ات کنند
لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند
صدها رواق در جگرت زهر باز کرد
می خواستند آینه بندانی ات کنند
شهادت امام رضا ع تسلیت

******

انگور سرخى سبز کرده دست و پایت را
تغییر داده حالت حال و هوایت را
اى خاک عالم بر سرم حالا که مى ‏آیى
از چه کشیدى بر سر و رویت عبایت را؟
تو سعى خود را مى‏ کنى و باز می افتى
این زهر خیلى ناتوان کرده است پایت را
وقت زمین خوردن صدا در کوچه مى‏ پیچد
آرى شنیدند آسمانى‏ ها صدایت را
وقتى لبت خشکید و چشمت ناتوان‏ تر شد
در حجره‏ ى در بسته دیدى کربلایت را
در حجره ‏اى افتاده‏ اى و تشنگى دارى
تو کربلاى دیگر در حال تکرارى
قسمت نشد خواهر کنار پیکرت باشد
بد شد، نشد امروز بالاى سرت باشد
بدجور دارى روى خاک از درد مى‏ پیچى
اى واى اگر امروز روز آخرت باشد
حیف از سر تو نیست روى خاک افتاده؟
باید سرت الآن به دست خواهرت باشد
حالا غریبى را ببین دنبال تابوتت
دختر ندارى لااقل دربدرت باشد
وقتى شروع روضه‏ هاى ما بیان توست
خوب است پایانش بیان دیگرت باشد
یابن شبیب آیا شهید بى کفن دیدى؟
در لابلاى نیزه، پاره ‏پاره تن دیدى

علی اکبر لطیفیان

******

مگو که بی خردم هیچ کس نمی خردم
کرامت تو به بالای دست می بردم
اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم
و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم
گدایی درت از خلق بی نیازم کرد
که در سوال کسی جز تو را صدا نزنم
هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز
فزونی کرمت سوی این حرم کشدم
ز کثرت کرمت ای کریم اهل البیت
خجالتی که کشیدم هماره می کشدم
زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی
بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم
مرا میان سگان درت پناه بده
و گرنه گرگ گنه حمله کرده می دردم
بهای یک ثمن بخس هم ندارم
لیک به لطف خویش امام رئوف می خردم
مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا
اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم
نهاده ام به روی خویش نام (میثم) را
بهانه ای ست قبولم کند، اگر چه بدم

حاج غلامرضا سازگار

******

آخر صفر و عزای ثامن الحجج
سینه زن و بگو اللهم عجل فرج
یا صاحب الزمان شده بیت الاحزان
وادی خراسان مولا یا رضا جان

******

خراسان می‎دهد بوی مدینه
خراسان کوه غم دارد به سینه
خراسان را سراسر غم گرفته
در و دیوار آن ماتم گرفته

******

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمی دانم
نمی دانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمی دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبروی تو، بلاتکلیف می ماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا می زنم دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمانینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
تماشا می شوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم
که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم

سید حمیدرضا برقعی

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا