گلچینی از بهترین اشعار کوتاه و عاشقانه در مورد حال و هوای آسمان ابری و بارانی از شاعران معروف
***
به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه میخورد انگشتهای باران… آه…
شبیهِ در زدنِ تو… ولی صدای تو نیست!
تو نیستی دلِ این چتر وا نخواهد شد
غمیست باران… وقتی هوا، هوای تو نیست…
اصغر معاذی
******
شعر نو درباره صدای باران
آسان است برای من
که خیابان ها را تا کنم
و در چمدانی بگذارم
که صدای باران را به جز تو کسی نشنود
آسان است به درخت انار بگویم
انارش را خود به خانه ی من آورد
******
باران گفت:
هرگز اشک هایم را ندیدی.
نمی دانست،
سویی به چشم نیست …
از کودکی گوشهایم را
به ناودانی می چسباندم،
تا صدایش را بشنوم…
کاظم بهمنی
******
رنگ صدای تو را دوست دارم…
رنگ صدای تو سپید است…
سپیدِ مایل به عشق
با رگه هایی از آفتاب و باران…
حرف بزن !
من به ملودی خوش آب و رنگِ
صدای تو
دل بسته ام !…
******
کاش بارانی ببارد قلبها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظهها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه این باغ را
شاخههای خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینهها تا ناکجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل ماندهها
شاید این باران -که میبارد- شما را تر کند
جلیل صفربیگی
******
مثل باران خاطراتت ماندنیست
لحن پر مهر صدایت خواندنیست
گرچه ما اندک زمانی در کنارت بوده ایم
تا ابد مهر و وفایت ماندنیست
******
شعر دوبیتی درباره باران
در این سرما و باران یار خوشتر
نگار اندر کنار و عشق در سر
نگار اندر کنار و چون نگاری
لطیف و خوب و چست و تازه و تر
مولانا
******
به می طرف شدن آیین هوشیاران نیست
به قلب شعله زدن کار نی سواران نیست
به روز ابر، زر مطربان به باده دهید
که هیچ نغمه تر چون صدای باران نیست
عجب که آتش دوزخ به خویشتن گیرد
دلی که سوخته آتشین عذاران نیست
به بیقراری دل وا شده است دیده ما
سپند در نظر ما ز بیقراران نیست
چو گردباد نگردم به گرد خود، چه کنم؟
درین زمانه که گردی ز خاکساران نیست
سخن به بال هوادار اوج می گیرد
وگرنه ناله قمری کم از هزاران نیست
همیشه ابرتری هست در نظر صائب
خرابه دل ما بی هوای باران نیست
صائب تبریزی
******
ناودانها شرشر باران بی صبری ست
آسمان بی حوصله، حجمِ هوا ابری ست
کفشهایی منتظر در چارچوب در
کوله باری مختصر لبریز بی صبری ست
پشت شیشه میتپد پیشانی یک مرد
در تب دردی که مثل زندگی جبری ست
و سرانگشتی به روی شیشههای مات
بار دیگر مینویسد: «خانهام ابری ست»
قیصر امینپور
******
یا رب از ابرِ هدایت بِرَسان بارانی
پیشتر زان که چو گَردی ز میان برخیزم
حافظ
******
صدای باران
از گوشه آوازم می آید
نه نغمه سازی
نه دلگشایی
نه دلربایی
تنها
آه غمگساری می ماند
******
تارهای بی کوک و کمان باد ولنگار
باران را گو بی آهنگ ببار
غبارآلوده از جهان تصویری واژگونه در آبگینه بی قرار
باران را گو بی مقصود ببار
لبخند بی صدای صد هزار حباب در فرار
باران را گو به ریشخند ببار
چون تارها کشیده و کمان کش باد آزموده تر شود
و نجوای بی کوک به ملال انجامد
باران را رها کن و خاک را بگذار تا با همه گلویش سبز بخواند
باران را اکنون گو بازیگوشانه ببار
احمد شاملو
******
بعد از رفتنت
نسبت به هر چیزی دلهره دارم
به باز شدن در
زنگ تلفن
پیامک گوشی
صدای آشنا
نم باران
راه همیشگی
دلهره هایی که
هیچ کدام شان تو نیستی
******
می زند آهسته باران
تق و تق بر روی شیشه
می نشیند روی خانه
باز هم مثل همیشه
من کنار شیشه هستم
می زند باران صدایم
می نشیند توی ایوان
شعر می خواند برایم
شعرهایش خوب و زیبا
مثل لالایی مادر
می نویسم شعر او را
با مدادم توی دفتر
******
مرا باران صدا بزن
دل تنگ که شدی
به شیشه می زنم
پشت پنجره بیا
تماشایم کن!
******
بر این باغ ترکخورده
بر این پاییز طولانی
رسول تازهای بفرست
با اعجاز بارانی
مصطفی حسنزاده
******
شعر غمگین در مورد باران
کاش باران بودم و غم پنجره را میشستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم:
پاک کن پنجره از دلتنگی که هوا دلخواه است
گوش کن باران را که پیامی دارد
دست از غم بردار زندگی کوتاه است
باز کن پنجره را روز نو در راه است
******
نزدیکت می شوم
بوی دریا می آید..
دور که می شوم
صدای باران !
بگو تکلیف ام با چشم هایت چیست ؟
لنگر بیاندازم عاشقی کنم
یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟!
******
بوی بهار میآید
صدای باران میآید
ترانه ی عاشقانه قلبمان
با خاطرات نگاهمان میآید
این وصال عاشقانه ما
تا رسیدن به ستاره ها میماند.
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید