25 شعر زیبا در مورد خیابان های شهر

اشعار عاشقانه در مورد خیابان
اشعار عاشقانه در مورد خیابان

مجموعه ای از اشعار زیبا و عاشقانه در مورد خیابان های شهر برای استفاده در کپشن، پست و استوری اینستاگرام

***

دل که می گیرد نمی گوید کجا باید گریست
گریه کردن در خیابان نیز آرامم نکرد

سید علیرضا جعفری

******

متن شعر در مورد خیابان های شهر

شهرِ بی حوصله ام باز به حرف آمده است
به خیابان بزن ای دوست که برف آمده است!…

******

بی چشم تو دیوانه ی باران هستم
آواره ی تنهای خیابان هستم

این شهر بدون تو مرا گم کرده
بی چترترین عابر تهران هستم

محمد ستایشی

******

با تو تنها یک خیابان همسفر بودم ولی
با همان یک لحظه عمری بی قرارم کرده ای…

******

شهر همان شهر است
خیابان همان خیابان
کافه همین میز است
میز همین صندلی
که تو روی آن نشسته ای
اما دیگر
نه من آن مرد سابقم
نه تو آن فکری
که هر شب کلافه ام می کند …

******

در خیابان های شب
دیگر جایی برای قدم هایم نمانده است
زیرا که چشمانت
گستره ی شب را ربوده است.

******

دست در دستم بده تا از خیابان بگذریم
کوچه کوچه زیر چتر خیس باران بگذریم

******

تو همان حس خوبی
همان قدم زدن به وقت غروب در خیابان رویاییِ شانزلیزه
همان ویترین گردی های شبانه
همان باران غیر منتظره در هوای گرگ و میش
همان شب پر ستاره ی ونگوگ
تو همانی
ساده اما دوستداشتنی…

گیسو عبدالهی

******

بی تو باران زد و بی چتر زدم دل به خیابان
عطر احساس قناری بکشد سمت درختان
کاش بودی که دلم بغض گلوگیر عطش را به هوا زد
باد بادیدن این صحنه فرو ریخت زبرگ و نم باران …

حجت اله حبیبی …

******

ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﻭ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﺮﻭﯾﻢ
ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ

******

شست باران
همه کوچه خیابان ها را
پس چرا مانده غمت
بر دل بارانی من…

******

بوسه زیباترین اتفاق خیابان است
به‌ جای درد، به‌ جای دود
به جای دود کردن درد، درد کردن دود
هم را می‌بوسیم …

******

اشعار کوتاه در مورد خیابان

فصلی در راه است
با اشک هایی که
هنوز بر گونه ی خیابان نیفتاده
خشک می شوند!‏
و عشق
پنهانی ترین
رازِ پاییز‎ ‎‏ است

******

دنیا رو زیر و رو می‌کردی اگر
می‌فهمیدی یه‌لحظه حالم بده
کجایی تا بغضمو پس بگیری
از تو خیابونای بارون زده

******

آنقدر نیامدی
که از پاییز هم برگی نماند
حالا این من هستم
که زیرِ پاهای خودم
خیابان به خیابان
خُرد می شوم…

******

عبور و مرور ممنوع می شود
حکومت نظامی
بیداد می کند
عالم و آدم گیج می شوند
می خواهی از خیابان عبور کنی

******

با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم

******

راه برگشتن به سویم را کجا گم کرده ای
من برای ردپاهایت خیابانم هنوز …

******

هنوز
سکوت
ریخته در خیابان
پرت می شویم
از این سکوت
به آن سکوت

******

حالا که رفته ای
برای من هم
خیابانی دست و پا کن
انگار
خیابان های این شهر لعنتی
جای خوبی ست
برای گمشدن های احتمالی…

******

شعر نو درباره خیابان

ما نسل بوسه های ممنوع بودیم
عشق را میانِ لبهای هم، پنهان کردیم
تا نمیرد
بعد از ما،
شما، نسل ِ آزادیِ بوسه در خیابان خواهید بود؛
عشق را با لبهایتان فریاد بزنید،
تا زندگی کند…

افشین یداللهی

******

شب بود و پاییز بود و باران
من بودم و تنهایی و سکوت سرد خیابان
و حالا
من مانده ام و
نبود تو…
این سرفه های بی امان…!

******

شاعر شدن کار سختی نیست
تو فقط با لبخندت در خیابان قدم بزن…

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا
نسیم
نویسنده و طراح گرافیک سایت، علاقه مند به فتوشاپ، نویسندگی و سئو