شعرهای زیبا در مورد برف و آدم برفی

شعر عاشقانه در مورد برف و آدم برفی
شعر عاشقانه در مورد برف و آدم برفی

گلچینی از زیباترین اشعار عاشقانه در مورد برف و آدم برفی برای کپشن، استوری و پروفایل

***

تو را ساختم با اون برفا، آدم بــرفی
تو اون شب اومدی دنیا، آدم بــرفی

مریم حیدرزاده

******

پاییزم اما برف می‌بارد
هر لحظه دی لج می‌کند با من

دی بس کن این دیوانه‌بازی را
هی بغض‌ها را چیده‌ای تا من

مریم قهرمانلو

******

شعر عاشقانه در مورد آدم برفی

رفتی و پشت سرت برف بدی می آمد
رفتی و ساخته ام جای تو آدم برفی

******

من برف ندیده‌ام
خواهر و برادرم نیز برف ندیده‌اند
اما پدرمان آدم برفی بود
که در حسرت شال و کلاهی برایمان
قطره قطره آب شد

هوشنگ بهداروند

******

قطره قطره شد آب آدم برفی
شد آب در آفتاب آدم برفی

آب از سر او گذشت اما هرگز
بیدار نشد ز خواب آدم برفی

بیژن ارژن

******

تو خورشید من باش
من در فصل سرد انتظار
آدم برفی می شوم
تو بتاب
تا قطره قطره
برایت بمیرم

******

تو خندیدی و گفتی، قلبت از یخ نیست
تو عاشق بودی عین ما، آدم برفی
تو گفتی که براش می میری و مردی
آره مردی همون فردا، آدم برفی

******

شعر درباره برف

برف
همان دوستت دارم‌های باران است
که روی دستان سرد ابرها
باد کرده است

آرش شریعتی

******

نمی ساختم تو رو ای کاش واسه بازی
تو یه پروانه ای حالا ، آدم برفی

چه آروم آب شدی ، بی سر و صدا رفتی
بدون پچ پچ و غوغا ، آدم برفی

******

دنیای آدم برفی‌ها
دنیای ساده‌ای‌ست
اگر برف بیاد هست
اگر برف نیاید نیست
مثل دنیای من
اگر تو باشی هستم، اگر نباشی…

******

به شانه ام زدی
تا تنهاییم را تکانده باشی
به چه دل خوش کرده ای؟
تکاندن برف از شانه های آدم برفی !…

******

دور گردنش شال پیچیدند
و سرش کلاه گذاشتند و رفتند
کسی نفهمید همین محبت ها آدم برفی را آب کرد

******

شعر درباره آدم برفی

غمگین‌تر از یک آدم برفی، که روی ریل ساخته باشند
در انتظار سوت قطارم، با گریه‌ای شبیه به لبخند

پیپ پدر بزرگ به لب‌هام، یک کیف پاره پاره به شانه
بینی من مداد درازی، بر پای من دو پوتین، بی‌بند

یک ساعت قدیمی کوکی روی سرم شبیه به یک تاج
بی آنکه هیچ گاه بپرسم: پس ساعت دقیق سفر، چند؟

ریل طویل گم شده در مه مثل پل معلق دوزخ
با غربت دو خط موازی در آرزوی نقطه پیوند

آنک قطار می‌رسد از راه هی سوت‌های ممتد اخطار
هی سوت سوت سوت، ولی من، مانند یک مترسک، پابند

من ایستاده‌ام که بیایی، در این غروب، روی همین ریل
تنها‌تر از یک آدم برفی که روی ریل ساخته باشند

محمدسعید میرزایی

******

بهمن مدتهاست
پهن شده روی آفتاب
وجب به وجب آدم برفی…

******

بر کشتزار دلم برف سنگینی نشسته
و کسی ندانست
اندوه از کی باریدن گرفت

نجوا رستگار

******

زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد
چه شادباشی ازین خوب تر که برف آمد؟

******

هیچ برفی را به یاد ندارم
جز آن برفی که
رد پایت
بر آن نقش بست
برفی که هنوز سرمایش
عمق استخوان‌هایم را
می‌سوزاند

محمد شیرین‌زاده

******

متن شعر درباره برف و آدم برفی

از تو تنها شالی می مانَد
کهنه تر از یاد زمستان،
و کلاهی گشاد
که بر سرِ دنیایت رفته است،
آی آدم برفی!
مثل آرزوهای محال من
روزی بُخار می شوی….

******

من یه آدم برفی بودم
که شدم عاشق خورشید

آخه اون یه دنیا گرما
به دلی یخ‌زده بخشید

شدم عاشق نگاهش
چه قشنگ و مهربون بود

دستاشو خواستم بگیرم
نشد اون تو آسمون بود

با نگاهی توی چشماش
گفتم حرفای دلم رو

گفتم از وقتی رسیدی
بردی سرمای دلم رو

گفت اگه با من بمونی
می‌میری توی جوونی

برو زُل نزن تو چشام
تو باید زنده بمونی

چرا چشم به من می‌دوزی
زل نزن به من می‌سوزی

گفت بخون، بخون عزیزم
می‌سوزونمت یه روزی

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا
نسیم
نویسنده و طراح گرافیک سایت، علاقه مند به فتوشاپ، نویسندگی و سئو