منتخبی از بهترین تک بیتی های ناب و عاشقانه فریدون مشیری برای بیو، کپشن و پروفایل!
***
همه جا عشق بورزید
سینه با عشق قشنگ است
******
يادم آيد تو به من گفتی از اين عشق حذر كن
لحظه ای چند بر اين آب نظر كن
******
به کسی کینه نگیرید، دل بی کینه قشنگ است
به همه مهر بورزید، به خدا مهر قشنگ است
******
اشعار غمگین فریدون مشیری
سنگ ها هم حرف هایی می زنند
گوش کن خاموش ها گویا ترند
******
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش
******
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب!؟
******
مفهوم مرگ من در راه سرفرازی تو
در کنار تو مفهوم زندگی است
******
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است
******
گر نکویی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ
******
باد سردی می وزد در باغ یاد
برگ خشکی می رود همراه باد
******
بیمار خنده های توام، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی، گرم تر بتاب
******
بشناسید خدا را هر کجا یاد خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است
******
درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین
******
بنشین، مرو که در دلِ شب در پناه ماه
خوش تر ز حرف عشق و سکوت و نگاه نیست
******
گاهی میان مردم در ازدحام شهر
غیر از تو، هر چه هست فراموش می کنم
******
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
******
خوب، خوب نازنین من نام تو مرا همیشه مست می کند
بهتر از شراب بهتر از تمام شعر های ناب!
******
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست میدارم
******
کاش می دیدم چیست
آنچه از عمق تو تا عمق وجودم جاریست
******
می خواهم و می خواستمت، تا نفسم بود
می سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
******
تـو کیستی کـه مـن اینگونه بی تـو بی تابم؟!
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
******
بگذار سر بـه سین مـن تا کـه بشنوی
موزیک اشتیاق دلی دردمند را
******
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم
******
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
******
شعر نو فریدون مشیری
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
******
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گل ها تو بخند
******
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
******
دوبیتی عاشقانه فریدون مشیری
می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود
می سوختم از حسرت و عشق تو بَسَم بود
عشق تو بَسَم بود که این شعله بیدار
روشن گر شب های بلندِ قفسم بود
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید