جوانه ها در زیر خاک در تکاپوی بیرون آمدن هستند تا هر چه زودتر دل نمناک خاک را بشکافند و روی تابان خورشید را ببینند و حریری از رنگ سبز بر زمین گسترانده و بساط بهار را در تن یخ زده ی زمین پهن کنند.
خورشید آن قدر عاشق زمین شده که دلش نمی آید زود آسمان را ترک کند پس بیش تر در آسمان می ماند و دل یخ زده ی برف ها را با پرتو های طلایی رنگش آب می کند.
کم کم آب حیات در همه جای زمین روان می شود، رود ها خروشان و چشمه ها جوشان می شوند و تن تشنه ی گیاهان را سیراب می کنند، برف های نشسته بر قله ی کوه هم چاره ای جز سر سپردن به تیغ تیز آفتاب ندارند.
حالا خورشید کارش را کرده و از فراز کوه با لبخند رویش زمین و سر برآوردن جوانه های نو از دل خاک را به تماشا می نشیند.
رود ها در مسیر عبورشان صدای زندگی در گوش خواب رفته ی زمین می خوانند و نوای بیداری و زنده شدن سر می دهند، برف ها با رود هم مسیر می شوند و رود پیراهن دنباله دار سبزش را در گوشه و کنار زمین باز کرده و نوید آمدن بهار و شکفتن و نو شدن را می دهد.
اکنون دیگر آخرین روز های اقامت زمستان در زمین است، نسیم زمزمه های بهار را به گوش درختان رسانده و جریان حیات در رگ به ظاهر مرده شان دمیده و تک تک آن ها را به جشن شکوفه باران رنگ ها دعوت کرده است.
باغ ها می خواهند برف از شاخه های خشکیده ی درختان بتکانند و لباس سفیدشان را به زمستان بدهند تا در چمدانش گذاشته و با خود ببرد زیرا که بهار لباسی سبز با گل های صورتی و سفید برای قامت عریان درختان دوخته و هدیه آورده است.
زمانی که درختان لباس سبز و شکوفه بارانشان را بر تن کنند بهشت به زمین می آید و دیگر از سوز و سرمای زمستان خبری نخواهد بود، فقط نسیم روح بخش بهاری است که دست نوازش بر روی زمین می کشد و معجزه ی بهار در راه است تا دست نوازشگرش را به روی هستی کشیده و حس زندگی به هر آن چه که در زمستان خفته بود ببخشد و همه جای زمین را پر از نغمه خوانی پرندگان کند.
گل ها هم کم کم خودشان را برای در آغوش کشیدن شاپرک های هزار رنگ آماده می کنند و از شوق دیدار دوباره ی شاپرک ها گونه هایشان سرخ سرخ می شود.
بهار می آید اما او هم هر چه دارد از سفیدی برف و دل گرفته ی آسمان دارد و زمستان سخاوتمند در آخرین روز های حضورش دانه های مروارید برف را برای سبز شدن و روییدن به بهار پیشکش می کند و می رود.
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید
