نقد و بررسی فیلم گتسبی بزرگ + خلاصه داستان

نقد و داستان فیلم گتسبی بزرگ
نقد و داستان فیلم گتسبی بزرگ

خلاصه داستان فیلم گتسبی بزرگ | داستان کامل | نقد و بررسی | آمار فیلم و جوایز

رمان «گتسبی بزرگ» یکی از معروف ترین داستان ها در ادبیات داستانی غرب است که توسط فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد در سال 1925 نوشته شد.

برداشت های سینمایی زیادی از این داستان انجام شده است که مشهورترین آن ها در سال 2013، به کارگردانی باز لورمن و با بازی درخشان لئوناردو دیکاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان، جوئل اجرتون و الیزابت دبیکی ساخته شده است.

درجه سنی: 13 سال به بالا
ژانر: درام، رومنس
زمان فیلم: 143 دقیقه
تاریخ اکران: 10 می 2013

خلاصه داستان فیلم گتسبی بزرگ

داستان این فیلم درباره مردی به نام نیک کاراوی می باشد که در جزیره لانگ زندگی می کند. او هر روز از آن سوی جزیره، به خانه اشرافی همسایه خود، جی گتسبی خیره می شود. اما خیلی طول نمی کشد که به سمت گتسبی کشیده می شود تا شاهد تراژدی زندگی او باشد و…

داستان کامل فیلم

خطر اسپویل و لو رفتن داستان:

داستان فیلم درباره فرد ثروتمندی و مرموزی به نام «جی گتسبی» است که هیچ کس از زندگی او چیزی نمی داند ولی هر آخر هفته، او مهمانی های بزرگی در خانه اشرافی اش ترتیب می دهد و تقریبا تمام نیویورک برای خوش گذرانی به مهمانی او می آیند.

داستان فیلم از زبان جوانی به نام نیک روایت می شود که در همسایگی کاخ گتسبی بزرگ زندگی می کند.

دختر عمویش دیزی، با شوهر بسیار ثروتمندش که 5 سال است با هم ازدواج کرده اند، در آن سوی خلیج و روبروی خانه نیک و گتسبی زندگی می کند.

نیک کنجکاو است درباره زندگی و شهرت گتسبی بیش تر بداند و بیش تر به او نزدیک شود. او در پی جستجوهایش متوجه می شود که گتسبی، قبل از ازدواج دیزی با او رابطه عاشقانه داشته است.

آن دو می خواستند با هم ازدواج کنند اما گتسبی به ناچار به جنگ رفته و پس از جنگ نیز، به دلایل نا معلومی از دیزی می خواهد که کمی بیش تر صبر کند.اما کار از کار می گذرد و دیزی با تام، همسر ثروتمندش ازدواج می کند.

گتسبی چندین سال دور از دیزی تلاش می کند تا ثروت هنگفتی به دست آورد و موفق هم می شود. حالا برگشته تا آتش این عشق را دوباره شعله ور کند. او تمام مهمانی هایش را به این امید برگزار می کند که شاید دیزی را در آن مهمانی ها ملاقات کند.

تام، همسر دیزی یکی از افراد قشر مرفه جامعه است اما در زندگی آن ها خوشبختی وجود ندارد. دیزی و تام از یکدیگر خسته شده اند ضمن اینکه تام، در پایین شهر، معشوقه ای دارد که همسر یک شاگرد پمپ بنزینی به نام ویلسون است.

گتسبی از نیک درخواست می کند که واسطه شود و از دیزی بخواهد تا تام را از زندگی اش بیرون کند تا طبق قرار قبلی شان بتوانند با هم ازدواج کنند. نیک ترتیبی می دهد تا گتسبی بزرگ و دیزی با هم ملاقات کنند.

آن ها سر یک میز شام می خورند و با هم بحث و گفتگو می کنند. این مهمانی ها ادامه پیدا می کند و گتسبی خود را به دیزی نزدیک تر می کند. دیزی نیز، ابتدا تمایل خود را به گتسبی نشان می دهد و از همسرش دورتر می شود.

در این بین، نیک هم با دختری به نام جوردن آشنا می شود. رابطه بین آن ها کم کم صمیمی می شود و نیک ماجرای تام و دیزی را برای او تعریف می کند.

داستان از جایی هیجان انگیز می شود که دیزی و گتسبی در یک ماشین و نیک و جردن و تام با ماشین دیگری عازم می شوند. وقتی که برای بنزین زدن توقف می کنند، متوجه می‌شوند که ویلسون به خیانت همسر خود پی برده و می خواهد از آن منطقه برود.

تام که به پیشینه گتسبی پی برده است، او را به مسخره می گیرد و گتسبی هم که از عشق دیزی نسبت به خود مطمئن است با او بحث می کند. اما دیزی که تا آن روز عاشق گتسبی بوده با شنیدن این صحبت ها و پی بردن به حقیقت، دوباره خود را به تام نزدیک می کند.

تام که دیزی را خوب می‌شناسد آن‌ها را مجبور می کند که با ماشین گتسبی به خانه باز گردند تا ثابت کند که او درحد و اندازه ای نیست که رابطه اش با دیزی او را ناراحت کند.

بعد از رفتن آن دو، نیک و جردن و تام هم رهسپار خانه می شوند اما در مسیر روبروی پمپ بنزین با جمعیتی روبرو می شوند و می فهمند که تصادفی اتفاق افتاده و میرتل (معشوقه تام) کشته شده است.

مغازه داری که شاهد ماجرا بوده، به آن ها می گوید که یک ماشین زرد بزرگ به میرتل زده و فرار کرده است. آن ها می دانند که این ماشین زرد، متعلق به کسی جز گتسبی بزرگ نیست.

وقتی به خانه می رسند، نیک، گتسبی را می بیند که پشت بوته ها مخفی شده و نگران است که تام بلایی سر دیزی بیاورد و به او می گوید که دیزی در هنگام تصادف پشت فرمان بوده اما او حاضر است مسؤولیت آن را بپذیرد.

نیک به خانه می رود اما شب را نمی تواند بخوابد و صبح دوباره به دیدن گتسبی می رود. گتسبی به نیک می گوید که شب تا سحر را در خانه‌ دیزی مخفی شده بوده تا اگر تام با او دعوا کرد و دیزی بیرون آمد او را ببیند اما هیچ اتفاقی نیافتاده بود.

از سوی دیگر، ویلسون که می خواهد انتقام قتل همسر خود را بگیرد، اول پیش خود فکر می کند که قاتل او همان کسی است که با او رابطه داشته، اما از آنجا که تام بعد از کشته شدن میرتل به صحنه رسیده بود، ویلسون با خود می گوید که تام نمی تواند قاتل باشد.

اما چون می داند که او صاحب ماشین زرد رنگ را می شناسد، نزد تام می رود و تام هم صاحب ماشین را به او معرفی می کند.

ویلسون به سراغ گتسبی می رود و پیش از آن که گتسبی خود را در استخر خانه اش غرق کند، او را با شلیک گلوله می کشد و خودش هم خودکشی می کند.

با مردن گتسبی، تام و دیزی (قاتل حقیقی) با هم به خانه بر می گردند و به زندگی خود ادامه می دهند!

نیک با خود می اندیشد که همان طور که عشق گتسبی به دیزی به خاطر بی صداقتی و تلاش او برای پول دار شدن بی ارزش شد، رویای آمریکایی به کمال رسیدن و خوشبخت شدن نیز، تبدیل به حرص و طمع برای پول شد و به زوال رفت.

هرچند آنچه که گتسبی را بزرگ کرده بود، تلاش های او برای تحقق بخشیدن به رویایش بود اما نمی دانست عصر رویاها و آرزومندی، دیگر به پایان رسیده است!

نقد و بررسی فیلم

مخاطبین گتسبی بزرگ، به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول، مخاطبین سینما و هنر هفتم هستند که احتمالا از فیلم و کارگردانی راضی خواهند بود.

زیرا لورمن به خوبی توانسته یک داستان رمانتیک و به شدت درگیر کننده را با جزئیات فراوان و دیالوگ های جذاب به تصویر بکشد.

این فیلم به قدری خوش رنگ و لعاب است که کم تر کسی می تواند آن را غیر جذاب بداند. پس از نظر مخاطبین سینما که کتاب اصلی گتسبی بزرگ، نوشته فیتزجرالد را نخوانده اند، این فیلم یک اثر فاخر است.

دسته دوم، مخاطبینی هستند که دنیای ادبیات را دنبال می کنند و از آنجا که داستان گتسبی بزرگ، یکی از بهترین و مشهورترین آثار در ادبیات غرب است، آن ها بر آن مسلط اند و خوب از جزئیات آن با خبرند.

فیلم لورمن، قطعا برای این افراد از جذابیتی برخوردار نخاوهد بود. این فیلم، اگرچه در قالب سینما یک اثر جذاب و تماشایی است، اما در به تصویر کشیدن جزئیات روابط میان شخصیت ها (که اصلی ترین دلیل جذابیت کتاب آن بوده است) عاجز مانده است.

لورمن در ساخت این فیلم، به جای استفاده از توصیفات آتشین و جذاب کتاب، به تصویرسازی های رایج رمانتیک هالیوودی توجه کرده است و اگرچه این کار را با استادی انجام داده، اما این صحنه ها نمی توانند جای بخش های شیرین و دلچسب لحظات با هم بودن گتسبی و دیزی را بگیرند.

البته این اثر در جایگاه خود قوی است و از لحاظ فنی یکی از بهترین فیلم هاست. همچنین فیلم برداری این فیلم به بهترین شکل توسط سایمون دوگان انجام شده است که با کلوزآپ ها و لانگ شات های بی نظیرش، توجه مخاطب را جلب می کند.

نا گفته نماند که بازی لئوناردو دیکاپریو نیز در نقش گتسبی، شایسته تقدیر است اما نقش آفرینی او در این فیلم، قطعا جزو بهترین های او محسوب نمی شود.

فروش فیلم گتسبی بزرگ

فیلم گتسبی بزرگ که با بودجه 105 میلیون دلاری تولید شد، توانست فروش گیشه خود را به بیش از 351 میلیون دلار برساند.

جوایز

  • برنده جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه
  • برنده جایزه اسکار بهترین طراحی لباس
  • برنده جایزه بهترین فیلم در آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی استرالیا
  • برنده جایزه بهترین کارگردانی در آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی استرالیا
  • برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی آکادمی هنرهای استرالیا
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد توسط دیکاپریو
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مکمل زن  توسط الیزابت دبیکی
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مکمل نقش مرد توسط جوئل ادگارتون

منابع : wikipedia.orgbritannica.com

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا