متن و شعرهای عاشقانه درباره پنجره [ادبی و زیبا]

متن و شعر عاشقانه در مورد پنجره
متن و شعر عاشقانه در مورد پنجره

زیباترین جملات ادبی کوتاه همراه با اشعار عاشقانه در مورد پنجره اتاق و خاطرات رمانتیک پشت پنجره، باران و ماه و …

***

عشق تو مثل چراغ لب پنجره است
که من را در تاریک ترین شب هم به خانه می رساند

******

شعر در مورد گلدان پشت پنجره

بغض گلدان لب پنجره را چلچله ها می فهمند
حال بی‌ حوصله ها را خود بی حوصله ها می فهمند

******

پنجره نالید و کوچه در تردید و
ابر هم بارید و معرکه برپا شد!

******

شیشه‌ پنجره را
باران شست،
از دلِ من اما
چه کسی
نقش تو را
خواهد شست

******

دردم
درد بارانی ست که
هر چه عاشقانه می بارد
کسی پنجره ای را
برای در آغوش کشیدنش
باز نمی کند …

******

شعر عاشقانه از پنجره

کاری به سرد و گرم بهار و خزان نداشت
این پنجره فقط به هوای تو باز بود

******

پریشانم
پنجره ها را باز گذاشته ام
و باد
اندوه را از هر سرزمینی
به خانه ام می آورد!

******

می شود معجزه با چشم تو آغاز شود
کنج دیوار دلم پنجره ای باز شود

******

تُ آفتابی
هر صبح میتابی بر پنجره‌ی خیالم
و نور می پاشی
روی سایه‌ی تنهایی ام!
امروز را
عاشقانه بتاب رویای من

******

عکس نوشته و متن ادبی کوتاه درباره پنجره ها
عکس نوشته و متن ادبی کوتاه درباره پنجره ها

عاشقم،
اهل همین کوچه‌ی بن‌بست کناری
که تو از پنجره‌اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی
تو کجا؟
کوچه کجا؟
پنجره‌ی باز کجا؟
من کجا؟
عشق کجا؟

فریدون مشیری

******

پنجره ام…
بُغض کرده ست!
گمانم؛
آسمان هم
هوس باریدن دارد!

******

متن در مورد نشستن کنار پنجره

این روزها هوا پر شده از آرزوهای خوب که برایت به بادها سپرده ام؛
کاش پنجره ات باز باشد ..

******

دردم
درد بارانی ست که
هر چه عاشقانه می بارد
کسی پنجره ای را
برای در آغوش کشیدنش
باز نمی کند …

******

خیال تو همچو
گل های پشت پنجره
حس و حال زندگی می‌دهد..

حسین عربی

******

لبخند نمی زنی
و پنجره بی چاره می میرد
و شعر
بی چاره و با کتِ پاره دور می شود

******

سال هاست
دیوارها را برداشته اند
و به جایشان
پنجره هایی به بزرگی نبودنت
بی هیچ پرده ای گذاشته اند

******

گره کار این جهان با توست
این گره را مگر تو باز کنی
باد بیخود به پنجره میخورد
پنجره را مگر تو باز کنی

******

تو می روی
دلتنگی
خودش را توی کافه ها
دود می کند
تو می روی
و شهر و پنجره ها و آدم ها را
روی آخرین سطر این شعر
حلق آویز می کنی

******

آی!
بازکن پنجره را
باز کن پنجره را
در بگشا
که بهاران آمد!
که شکفته گل سرخ
به گلستان آمد!

حمید مصدق

******

متن عاشقانه راجب پنجره

پنجره را باز کردم
بوی تو داشت می رقصید
حالا
هزارسالی می شود
از باد می پرسم
پس کی به خانه برمی گردیم!

******

یک جفت پرنده ی عاشق
کنار پنجره ای در خیابان
کز کرده اند در سکوت رنگارنگ پائیز
خنک هوایی ست که می وزد
و خیابانی که انتظار تو را می کشد

******

پشت این پنجره
جز هیچِ بزرگ، هیچی نیست.
قصه اینجاست که باید بود،
باید خواند
پشت این پنجره ها
باز هم باید ماند،
و نباید که گریست
باید زیست…!

حسین پناهی

******

شاخه میشوم برای نشستنت
پنجره میشوم برای آواز هایت
لانه میشوم برای آغوشت
تو فقط کمی
برای من باش

******

متن در مورد پنجره و باران

رفتی و بَعد تو بر پنجره باران زده است
بی سبب نیست که مردی به خیابان زده است

******

نیستی! آغوش من احساس سرما می کند
پنجره سگ لرزه هایم را تماشا می کند…

******

متن در مورد پنجره اتاق

می خواهم هر صبح که پنجره را باز می کنی
آن درختِ رو به رو من باشم
فصلِ تازه من باشم
آفتاب من باشم
استکان چای من باشم
و هر پرنده ای که
نان از انگشتانِ تو می گیرد …!…

******

به همین غروب غم انگیز دلخوشم
اگر بدانم
تو هم
یک جایی نشسته ای پشت پنجره
و دلت برای من
تنگ شده

در ادامه : متن و عکس عاشقانه در مورد باران و پنجره!

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا