15 شعر پنج بیتی از مولانا برای پروفایل شبکه های اجتماعی

شعر پنج بیتی از مولانا
شعر پنج بیتی از مولانا

گلچینی از ناب ترین اشعار پنج بیتی مولانا برای پست، کپشن و استوری اینستاگرام

***

بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌ شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌ شود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی‌ تو به سر نمی‌ شود
جان ز تو جوش می‌ کند دل ز تو نوش می‌ کند
عقل خروش می‌ کند بی‌تو به سر نمی‌ شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌ شود
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌ شود

******

بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان ها
تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان ها
بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها
تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان ها
ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن
مگذار کان مزور پیدا کند نشان ها
ور جادویی نماید بندد زبان مردم
تو چون عصای موسی بگشا برو زبان ها
عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوش تر
چون آینه ست خوشتر در خامشی بیان ها

******

ای یوسف خوش نام مـا خوش می روی بر بام مــــا
ای درشکـــسته جــام مـا ای بــردریـــــده دام ما
ای نــور مـا ای سور مـا ای دولت منصــور مـا
جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
ای یــار مـــا عیــار مـــا دام دل خمـــار مـــا
پا وامکــش از کار ما بستان گــــرو دستار مــا
در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
وز آتـــــش ســودای دل ای وای دل ای وای مـــــا

******

ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغ‌ ها
ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
ای فتنه روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوش
پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفی
ای جویبار راستی از جوی یار ماستی
بر سینه‌ ها سیناستی بر جان‌ هایی جان فزا
ای قیل و ای قال تو خوش و ای جمله اشکال تو خوش
ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را

******

گر بیدل و بی دستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم، آهسته که سرمستم
در مجلس حیرانی، جانی است مرا جانی
زان شد که تو می دانی، آهسته که سرمستم
پیش آی دمی جانم، زین بیش مرنجانم
ای دلبر خندانم، آهسته که سرمستم
ساقی می جانان بگذر ز گران جانان
دزدیده ز رهبانان، آهسته که سرمستم
رندی و چو من فاشی، بر ملت قلاشی
در پرده چرا باشی؟ آهسته که سرمستم

******

با تو حیات و زندگی بی‌ تو فنا و مردنا
زانک تو آفتابی و بی‌ تو بود فسردنا
خلق بر این بساط‌ ها بر کف تو چو مهره‌ ای
هم ز تو ماه گشتنا هم ز تو مهره بردنا
گفت دمم چه می‌ دهی دم به تو من سپرده‌ ام
من ز تو بی‌ خبر نیم در دم دم سپردنا
پیش به سجده می‌ شدم پست خمیده چون شتر
خنده زنان گشاد لب گفت درازگردنا
بین که چه خواهی کردنا بین که چه خواهی کردنا
گردن دراز کرده‌ ای پنبه بخواهی خوردنا

******

قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی
قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی
روضه امید تویی راه ده ای یار مرا
روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی
پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا
این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا

******

رای تو فدا کردیم جان‌ ها
کشیده بهر تو زخم زبان‌ ها
شنیده طعنه‌ های همچو آتش
رسیده تیر کاری زان کمان‌ ها
اگر دل را برون آریم پیشت
ببخشایی بر آن پرخون نشان‌ ها
اگر دشمن تو را از من بدی گفت
مها دشمن چه گوید جز چنان‌ ها
بیا ای آفتاب جمله خوبان
که در لطف تو خندد لعل کان‌ ها

******

شاد آمدی ای مه‌ رو ای شادی جان شاد آ
تا بود چنین بودی تا باد چنان بادا
ای صورت هر شادی اندر دل ما یادی
ای صورت عشق کل اندر دل ما یاد آ
بیرون پر از این طفلی ما را برهان ای جان
از منت هر داد و وز غصه هر دادا
ما چنگ زدیم از غم در یار و رخان ما
ای دف تو بنال از دل وی نای به فریاد آ
ای دل تو که زیبایی شیرین شو از آن خسرو
ور خسرو شیرینی در عشق چو فرهاد آ

******

کو مطرب عشق چست دانا
کز عشق زند نه از تقاضا
مردم به امید و این ندیدم
در گور شدم بدین تمنا
ای یار عزیز اگر تو دیدی
طوبی لک یا حبیب طوبی
ور پنهانست او خضروار
تنها به کناره‌های دریا
ای باد سلام ما بدو بر
کاندر دل ما از اوست غوغا

******

ای هوس‌ های دلم بیا بیا بیا بیا
ای مراد و حاصلم بیا بیا بیا بیا
مشکل و شوریده‌ ام چون زلف تو چون زلف تو
ای گشاد مشکلم بیا بیا بیا بیا
از ره منزل مگو دیگر مگو دیگر مگو
ای تو راه و منزلم بیا بیا بیا بیا
درربودی از زمین یک مشت گل یک مشت گل
در میان آن گلم بیا بیا بیا بیا
تا ز نیکی وز بدی من واقفم من واقفم
از جمالت غافلم بیا بیا بیا بیا

******

در میان عاشقان عاقل مبا
خاصه اندر عشق این لعلین قبا
دور بادا عاقلان از عاشقان
دور بادا بوی گلخن از صبا
گر درآید عاقلی گو راه نیست
ور درآید عاشقی صد مرحبا
مجلس ایثار و عقل سخت گیر
صرفه اندر عاشقی باشد وبا
ننگ آید عشق را از نور عقل
بد بود پیری در ایام صبا

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا