گلچینی از زیباترین اشعار عرفانی سعدی در قالب غزل، دوبیتی و تک بیتی را گردآوری کرده ایم که می توانید برای پست، کپشن، استوری و پروفایل اینستاگرام استفاده کنید.
***
مــن نه آن صـورت پـرستـم کــز تمنــای تـو مستـم
هوش من دانی که برده است؟ آن که صورت می نگارد
******
خلاف راستی باشد، خلاف رای درویشان
بنه گر همتی داری، سری در پای درویشان
گرت آیینه‌ای باید، که نور حق در او بینی
نبینی در همه عالم، مگر سیمای درویشان
******
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
******
بنده ام گر به لطف می خوانی
حاکمی گر به قهر می رانی
کس نشاید که بر تو بگزینند
که تو صورت به کس نمیمانی
ندهیمت به هر که در عالم
ور تو ما را به هیچ نستانی
گفتم این درد عشق پنهان را
به تو گویم که هم تو درمانی
باز گفتم چه حاجتست به قول
که تو خود در دلی و می دانی
نفس را عقل تربیت می کرد
کز طبیعت عنان بگردانی
عشق دانی چه گفت تقوا را
پنجه با ما مکن که نتوانی
چه خبر دارد از حقیقت عشق
پای بند هوای نفسانی
خودپرستان نظر به شخص کنند
پاک بینان به صنع ربانی
شب قدری بود که دست دهد
عارفان را سماع روحانی
رقص وقتی مسلمت باشد
کستین بر دو عالم افشانی
قصه عشق را نهایت نیست
صبر پیدا و درد پنهانی
سعدیا دیگر این حدیث مگوی
تا نگویند قصه می‌خوانی
******
خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
******
هر دولت و مکنت که قضا می بخشد
در وهم نیاید که چرا می بخشد
بخشنده نه از کیسه ی ما می بخشد
ملک آن خداست تا کرا می بخشد
******
گدایان بینی اندر روز محشر
به تخت ملک بر چون پادشاهان
چنان نورانی از فر عبادت
که گویی آفتابانند و ماهان
تو خود چون از خجالت سر برآری
که بر دوشت بود بار گناهان
اگر دانی که بد کردی و بد رفت
بیا پیش از عقوبت عذرخواها
******
هر که نداند سپاس نعمت امروز
حیف خورد بر نصیب رحمت فردا
******
نادر از عالم توحید کسی برخیزد
کز سر هر دو جهان در نفسی برخیزد
آستین کشته غیرت شود اندر ره عشق
کز پی هر شکری چون مگسی برخیزد
******
نظر خدای بینان طلب هوا نباشد
سفر نیازمندان قدم خطا نباشد
همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را
نظری معاف دارند و دوم روا نباشد
به نسیم صبح باید که نبات زنده باشی
نه جماد مرده کان را خبر از صبا نباشد
******
اگرم حیات بخشی وگرم هلاک خواهی
سر بندگی به حکمت بنهم که پادشاهی
من اگر هزار خدمت بکنم گناهکارم
تو هزار خون ناحق بکنی و بی گناهی
به کسی نمی توانم که شکایت از تو خوانم
همه جانب تو خواهند و تو آن کنی که خواهی
تو به آفتاب مانی ز کمال حسن طلعت
که نظر نمی تواند که ببیندت کماهی
******
سعدی! ز خود برون شو، گر مـرد راه عشـقی
کآن کس رسید در وی، کز خود قدم برون زد
******
تو را چنان که تویی، من صفت ندانم کرد
که عـرض جـامـه به بازار در نمی‌گنـجد
******
ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست
بر عارفان جز خدا هیچ نیست
توان گفتن این با حقایق‌شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید
