اشعار ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام [سوزناک و غمگین!]

اشعار سوزناک ضربت خوردن امام علی (ع)
اشعار سوزناک ضربت خوردن امام علی (ع)

گلچینی از زیباترین متن اشعار سوزناک ضربت خوردن امام علی علیه السلام برای استفاده در کپشن، پست و استوری اینستاگرام

***

اى تیغ همیشه بى خبر می‌‌آیى
یک روز به شکل میخ در می‌‌آیى

امروز تو شمشیرى و فردا قطعاً
در قالب یک تیر سه پر می‌‌ آیى

******

ای شهید عدل خود در بیت داور یا علی
ای غمت از ریگ صحراها فزون تر یا علی

مرد بدر و مرد خیبر، مرد احزاب و احد
از چه بستی چشم و افتادی به بستر یا علی؟

سفره ها خالی ز نان و دیده ها از اشک پر
بعد تو کی بر یتیمان می زند سر یا علی؟

تا بشوید روی خونین تو را با اشک خویش
آمده بر دیدنت زهرای اطهر یا علی

بدترین زخم تو این باشد که این دنیا تو را
می کند با پور بوسفیان برابر، یا علی

صبر تو بر حفظ دین در خانه آتش زده
سخت تر باشد بسی از جنگ خیبر، یا علی

زخم دل را می توان دید و برای آن گریست
دیدن زخم جگر نبوَد میسر یا علی

بر سرت یک زخم بود و بر دلت آمد مدام
لحظه لحظه زخم، روی زخم دیگر یا علی

چشم تو شد بسته، اما چشمشان در راه توست
حمزه و پیغمبر و زهرا و جعفر یا علی

همچو خون کز برگ برگ نخل«میثم» می چکد
بر تو گرید دیده ها تا صبح محشر یا علی

حاج غلام رضا سازگار

******

اشعار ضربت خوردن حضرت علی

یک جور زدند که از دو زانو افتاد
یا فاطمه ای گفت و به پهلو افتاد

از شدت ضربه سر فقط باز نشد
چه فاصله ای بین دو ابرو افتاد

بالت اگر افتاد پرت ضربه نخورد
دیگر به کنارت پسرت ضربه نخورد

هرچند که بی خبر ز پشتت زده اند
صد شکر دگر پشت سرت ضربه نخورد

حبیب نیازی

******

امام، رو به پریدن… عمامه روی زمین!
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین

خطوط آخر نهج‌البلاغه ریخت به خاک
چکید هر طرفی صد چکامه روی زمین…

خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو
گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین؟!

زمان به خواب ببیند که باز امیرانی
رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین:

«مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان
مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین…»

تو رفته‌ای و زمین مانده است و ما ماندیم
و میزهای پر از بخش نامه؛ روی زمین!

محمد مهدي سيار

******

ای سجود باشکوه و ای نماز بی‌نظیر
ای رکوع سربلند و ای قیام سر به زیر

در هجوم بغض‌ها ای صبور استوار
در میان تیرها ای شکست‌ناپذیر

شرع را تو رهنما عقل را تو رهگشا
عشق را تو سر پناه مرگ را تو دستگیر

فرش آستانه‌ات بوریایی از کرم
تخت پادشاهی‌ات دستبافی از حصیر

کاش قدر سال بود آن شب سیاه و تلخ
آسمان تو غافلی زان طلوع ناگزیر

بعد از او نه من نه عشق از تو خواهم ای فلک
یا ببندی‌ام به سنگ یا بدوزی‌ام به تیر

دست بی‌وضو مزن بر ستیغ آفتاب
آی تیغ بی‌حیا شرم کن وضو بگیر

لَختی ای پدر درنگ پشت در نشسته‌اند
رشته‌های سرد اشک، کاسه‌های گرم شیر …

******

شعر برای ضربت خوردن حضرت علی

شعر شب ضربت خوردن حضرت علی
شعر شب ضربت خوردن حضرت علی

دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد
وقتی تو را بابای من دنیا ندارد

رفتی یتیم بی قرار شهر کوفه
حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد

رفتی برای زینب تو خستگی ماند
دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد

خونت نوشته گوشه محراب مسجد
این کوه طور عاشقی موسی ندارد

دنیا پدر جان تا خود روز قیامت
مانند تو گریه کن زهرا ندارد

رفتی و از این شهر بردی مهربانی
کوفه برای ماندن ما جا ندارد

رفتی خیال دشمن تو گشت راحت
در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد

فکری به حال روزگار دخترت کند
در روزهایی که حرم سقا ندارد

محمد حسین رحیمیان

******

شب آخره علی داره ، می بره غریب و تنها
برا یتیمای کوفه ، توی کیسه نون و خرما
مرد غریبه ی این دنیا، شبا رو تا صب بیداره
آروم نمی گیره چشماش، بارونیه و میباره

چاه کوفه هم با خبره
سی ساله علی خون جگره
به آسمونا خیره شده
میگه دیگه وقت سفره
آی خدا ، چقده غریبه حیدر

دم اذونه داره میره، تا که می رسه پشت در
تازه میشه داغ حیدر ، یاد گل یاس پرپر
قدم می ذاره توی کوچه ، دوباره دلش خون میشه
از کوچه داره تو ذهنش، خاطره ی بد همیشه

میگه به دل آذر میزدن
به پر کبوتر میزدن
پیش چش من همسرمو
بین دیوار و در میزدن

آی خدا ، چقده غریبه حیدر
آسمونیا چه بی تابن، با نماز مولای دین
از خون سر علی حالا، شده روی مولا رنگین
فرق علی تا ابرو واشد، تو عرش خدا غوغا شد
دوباره غریبی سهمه، دل زینب کبرا شد

زینب و غریبی دوباره
روز خوش و خوبی نداره
از سر شکافته بخدا
خون دل حیدر می باره

یا

دل زینبش بیقراره
روز خوش و خوبی نداره
یه روزی میاد با لباسه
اسیری به کوفه دوباره

داره می بینه روضه ها رو
می بینه غم مرتضا رو
با سر شکافته می بینه
سرای روی نیزه هارو

حسین رحمانی

******

شعر شب ضربت خوردن امام علی

امشب علی می بیند اشک دخترش را
در کوفه می گوید اذان آخرش را

مرغابیان خانه دامن را نگیرید
خالی کنید ای عرشیان دور و برش را

روی لبش انّا الیه راجعون است
بر آسمان ها دوخته چشم ترش را

با رفتن بابا خدا می داند و بس
در خانه بی تابی قلب دخترش را

ای ابن ملجم زودتر از جای برخیز
او قصد دارد که ببیند همسرش را

دلتنگ مانده تا ببیند بار دیگر
رنگ کبود صورت نیلوفرش را

حالا علی را سوی خانه می برندش
جبریل می گیرد کمی زیر پرش را

مسعود اصلانی

******

تا ترک خورد سرش، دخترش افتاد زمین
دست بگذاشت روی معجرش، افتاد زمین

بیشتر تیغ فرو رفت میان ابرو
تا که از ضرب، علی با سرش افتاد زمین

به سرش خورد ولی پهلوی او درد گرفت
دید از ضربۀ در همسرش افتاد زمین

کس نفهمید که عباس چگونه آمد
بار‌ها تا برسد محضرش، افتاد زمین

خواست تا خانۀ زینب روی پا راه رود
دو قدم رفت، ولی پیکرش افتاد زمین

دخترش دید زمین خوردن بابایش را
دخترش دید و خودش آخرش افتاد زمین

چقدر از روی تل تا لب گودال دوید
چقدر بین همه، خواهرش افتاد زمین

ذوالجناح آه ببین نیزه‌ای او را هل داد
از روی زین به زمین با سرش افتاد زمین

دید پایین قدم‌هاش سنان می‌خندید
دید بالای سرش مادرش افتاد زمین

******

اشعار ضربت خوردن امام علی علیه السلام

بگیر ای مرگ عالم را در آغوش
که از فرق علی خون میزند جوش

متاب ای مه متاب ای مه که امشب
چراغ عمر مولا گشته خاموش

به جز سجّاده و محراب خونین
به هر جا بنگرم باشد سیه پوش

در و دیوار مسجد را مشوئید
مبادا تا شود این خون فراموش

چه سان باور کنم مرگ علی را
گمانم باز مولا رفته از هوش

سزای آن همه خوبی همین بود
که خون در سجده ریزد از سر و روش

کجا رفت آن که رنج عالمی را
چو قوت مستمندان برد بر دوش

صدای واعلیا واعلیا
رسد امشب زهر ویرانه بر گوش

چو اطفال یتیم کوفه (میثم)
گرفته زانوی ماتم در آغوش

استاد حاج غلامرضا سازگار

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا
نسیم
نویسنده و طراح گرافیک سایت، علاقه مند به فتوشاپ، نویسندگی و سئو