سخنان و جملات زیبا از صادق چوبک نویسنده ایرانی

سخنان کوتاه صادق چوبک
سخنان کوتاه صادق چوبک

گزیده ای از زیباترین سخنان و جملات کوتاه صادق چوبک پدر داستان نویسی ایران و خالق آثاری همچون تنگسیر، سنگ صبور، انتری که لوطی‌ اش مرده بود و خیمه شب بازی برای پست، کپشن و استوری اینستاگرام

***

من دیگر هیچ غمی ندارم
دیگر از تنهائی نمی ترسم
من و تو باید بخاطر همدیگر همیشه زنده باشیم

******

می‌دونم که خودت هم از عشق بویی نبرده‌ ای
اما متاسفانه عشق را نمیشه به کسی درس داد و گفت چیه
باید تو دل خود آدم باشه
گمونم عشق اونه
که بتونی یک نفر دیگر را از خودت بیشتر دوست داشته باشی
آیا تا حالا شده که دیگری را از خودت بیشتر دوست داشته باشی؟

******

زندگی من از اولش دروغ بوده
هرچه گذشته دروغ بوده
گذشته مسخره س
اونیکه همیشه ازش میترسم آینده مه
که نمیدونم چه جوری از آب درمیاد

******

یك خورشید جهان تاب لازمه
كه اونقدر از بالا تو سر این مردم بتابه
تا خرافات را تو لونه ی مغزشون بسوزونه

******

درخت خرما از آنگاه که شکوفه می‌ دهد
تا زمانی که خرما می‌ شود
بارش خوردنی است

******

زندگی برای من قشنگه
خیلی چیزای دیگه توش هست
که من دلم میخواد ببینم
میخوام بمونم ببینم ظلم تا چه حد پیش میره
میخوام بمونم و ببینم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشیدن داره
میخوام بمونم و تمام رنگ های رنگین کمون دروغ رو ببینم
میخوام بمونم و بنویسم
میخوام مردمو بشناسم
تو خیال می کنی شناختن آدمای خوب و بد خودش کم کیف داره؟

******

من اینجا کسی را ندیدم بخنده
اینجا هیچ کس خنده بلد نیست
من خیلی خنده را دوست دارم
گاهی تو تنهائی خودم پیش خودم میخندم
اما خنده یه آدم تنها چه فایده داره
دلم میخواد خنده یکی دیگه را هم مثل خنده خودم ببینم

******

به سکوت خو می‌ گرفت
و آن قدر بی حضور شده بود
که همه فراموشش کرده بودند
انگار به دنیا آمده بود که تنها باشد

******

می‌ خواهی داد بزنی نمی‌ توانی
می‌ خواهی از جایت پا بشوی در بروی نمی‌ توانی
کاش زبانت توی دهانت می‌ گشت
و می‌ توانستی با من درددل کنی

******

به هیچ‌چیز فکر نمی‌ کرد
فکرش خوابیده بود

******

چقده آدم زیر این خاکا خوابیده؟
بوای بوای بوای بوام
و ننیه ننیه ننیه ننم همشون زیر این خاکند
یه زندگی این‌جوری
چرا باید مثل گرگ و کفتار به پر و پاچه هم بپریم؟
چرا آخه اینا بایس پولای من را بخورن؟
مگه خیال می کنن که جای دیگه هم غیر از اینجا هس که بخوابن؟

******

داستان با مرگ لوطی جهان شـروع می‌ شود
لـوطی جهـان تـریـاکـش را کـشیده
و خوابی سنگین او را از پا در آورده
سپس داستان با یک انتر تنها ادامه پیدا می‌ کند

******

من می توانم ساعت ها تو چشمان پلنگ نگاه کنم
و حس همدردی و انسانی در آن پیدا کنم
اما آن چشمان دریده تو که ذره‌ ای نگاه انسانی ندارد
جانم را می‌سوزاند
هیچ فرعونی را در دنیا سراغ ندارم که کشور بدبخت خودش را
آنچنانکه تو اینجا را می‌چرخانی اداره کرده باشد

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا