نقد و بررسی فیلم حیثیت + خلاصه داستان

نقد و داستان فیلم پرستیژ
نقد و داستان فیلم پرستیژ

خلاصه داستان فیلم پرستیژ | داستان کامل | نقد و بررسی | آمار فیلم و جوایز

فیلم پرستیژ یا حیثیت فیلم مهیج و راز آلود انگلیسی-آمریکایی به کارگردانی کریستوفر نولان است که بازیگرانی همچون کریستین بیل، هیو جکمن و اسکارلت جوهانسون در آن به ایفای نقش پرداخته اند. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته کریستوفر پریست ساخته شده است.

درجه فیلم : PG-13
ژانر: درام، راز آلود، علمی تخیلی
زمان فیلم: 130 دقیقه
تاریخ اکران: 20 اکتبر سال 2006
استودیو: بونا ویستا پیکچرز

خلاصه داستان فیلم حیثیت

رابرت انجیر و آلفرد بوردن دو شعبه باز نمایشی حرفه ای و رقیب یکدیگر هستند که هر یک سعی می کند با بهترین و جذاب ترین ترفندهای شعبده بازی از دیگری پیشی بگیرد. این رقابت به قدری شدید می شود که نتایج مهلکی به بار می آورد.

داستان کامل فیلم

خطر اسپویل و لو رفتن داستان:

فیلم با توضیح جان کاتر از سه بخش هر حقه جادویی شروع می شود و هم زمان می بینیم رابرت انجیر که در حال اجرای نمایش شعبده بازی اش برای تماشاگران است در صحنه غیب می شود. در این حین رقیب او یعنی آلفرد بوردن پنهانی وارد زیر زمین سالن نمایش شده تا راز حقه جادویی انجیر را کشف کند اما در کمال تعجب می بیند انجیر در یک مخزن آب در حال خفه شدن است.

بوردن به اتهام قتل انجیر دستگیر شده و در دادگاه حاضر می شود در حالی که کاتر که قبلا شاهد ورود مخفیانه او به زیر زمین سالن بوده علیه او شهادت می دهد. بوردن متهم شناخته شده و به اعدام محکوم می شود. در زندان یک وکیل او را ملاقات می کند و دفترچه خاطرات انجیر را در اختیار او قرار می دهد تا بعد از خواندن آن در صورت تمایل راز حقه های جادویی اش را به موکل او بفروشد.

دفترچه خاطرات انجیر وقایع گذشته را، از زمانی که انجیر موفق شد دفترچه یادداشت بوردن را پیدا کند تا سر از حقه های جادویی اش در بیاورد جلوی چشم بوردن می آورد و این گونه می شود که پیچش داستانی فیلم آغاز می شود …

سال 1890 انجیر و بوردن زیر نظر جان کاتر که در زمینه طراحی و ساخت دستگاه های مخصوص حقه های جادویی و شعبده بازی فعالیت می کرد آموزش دیده و کار می کردند. انجیر همسری به نام جولیا داشت که در اجرای نمایش ها حضور داشت و بوردن عاشق زنی به نام سارا شده بود.

در یکی از نمایش ها هنگامی که همسر انجیر در تانکر آب فرو می رود مشکلی پیش آمده و نمی تواند به موقع از آن خارج شود. او می میرد و انجیر که ضربه شدیدی از این حادثه خورده بوردن را متهم می کند که گره را خوب نبسته است. او از بوردن می پرسد از کدام نوع گره استفاده کرده اما بوردن در پاسخ می گوید نمی داند.

این حادثه بین دو دوست کینه و جدایی می اندازد. انجیر به همراه کاتر و دختری به نام اولویا نمایش های با شکوه اجرا می کند در حالی که بوردن ازدواج کرده و با مردی به نام فالون که شخصیت مرموزی دارد نمایش های ساده و بدون زرق و برق برگزار می کند. بوردن و سارا مدتی بعد صاحب یک دختر می شوند.

انجیر که به دنبال انتقام از بوردن است با خراب کاری در یکی از نمایش های او و استفاده از گلوله واقعی در تفنگ باعث می شود بوردن دو انگشتش را از دست بدهد. در عوض بوردن نیز روی صحنه غیب شدن پرنده انجیر خراب کاری کرده و باعث کشته شدن پرنده و زخمی شدن یکی از تماشاگران می شود.

انجیر در یکی دیگر از نمایش های بوردن شرکت می کند و متوجه حقه جدید و خارق العاده او می شود، بوردن دو کمد با فاصله از هم در صحنه قرار داده، وارد یکی از آن ها می شود و از دیگری خارج می شود. انجیر هر چقدر تلاش می کند نمی تواند نحوه کار او را حدس بزند تا خودش هم بتواند از آن حقه در نمایش هایش بهره ببرد.

در نهایت یک بدل شبیه خودش استخدام می کند، این کار تقلیدی بسیار عالی از آب در می آید و انجیر موفقیت زیادی به دست می آورد اما دلش آرام نمی شود زیرا معتقد است وقتی او در صحنه ناپدید می شود و بدلش بیرون می آید همه برای بدل کف می زنند نه برای او!

انجیر دستیارش اولویا را برای جاسوسی سراغ بوردن می فرستد تا سر از حقه های او در بیاورد. اولویا نزد بوردن می رود و بوردن می گوید که به او اعتماد نمی کند اما اولویا ادعا می کند اگرچه انجیر او را برای دزدیدن حقه ها فرستاده اما در واقع می خواهد حقه های انجیر را برای او فاش کند.

بعد از مدتی بوردن با اطلاعاتی که از اولویا می گیرد در کار انجیر خراب کاری می کند و پای انجیر آسیب می بیند. او متوجه می شود اولویا عاشق بوردن شده و به او خیانت کرده اما اولویا این مسئله را رد می کند و می گوید بوردن واقعا یک بدل دارد، سپس دفتر خاطرات بوردن را به انجیر می دهد.

دفترچه خاطرات رمزگذاری شده و انجیر چیزی از آن سر در نمی آورد، بنابراین سعی می کند با تهدید جان فالون رمز را به زور از بوردن بگیرد و موفق می شود، رمز آن تسلا است.

از یک سو سارا از شخصیت مبهم و ضد و نقیض همسرش به ستوه می آید و احساس می کند او عاشق اولویا شده است، از سوی دیگر انجیر که برای دیدار با تسلا به آمریکا رفته با خواندن دفترچه خاطرات بوردن متوجه می شود اولویا در واقع به خواسته بوردن دفترچه خاطرات را برای او آورده و تسلا جواب کامل نیست.

سرانجام تسلا دستگاهی که قبلا وعده اش را به انجیر داده برایش می سازد، اگرچه این دستگاه به جای این که خود شی را از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل کند آن را کپی سازی می کند. تسلا به انجیر می گوید دستگاه را نابود کند چون باعث بدبختی اش خواهد شد.

همسر بوردن به دلیل دوگانگی شخصیتی همسرش خودکشی می کند. بوردن به دیدار اولویا می رود و به او می گوید که هرگز عاشق سارا نبوده بلکه او را دوست داشته اما اولویا از این مسئله ناراحت می شود و بوردن را ترک می کند.

انجیر شروع به استفاده از دستگاه تسلا در نمایش هایش می کند، به این صورت که هر بار یک نسخه جدید از او به وجود می آید. بوردن که از این حقه تعجب کرده پنهانی به پشت صحنه نمایش انجیر می رود و در کمال تعجب می بیند انجیر از بالا به مخزن آب سقوط کرده و در آب خفه می شود. کاتر او را تحویل پلیس می دهد و بوردن که قادر به اثبات بی گناهی اش نیست به اعدام محکوم می شود. (نقطه ای که فیلم از آن شروع شده است)

بوردن طبق قراری که با وکیل گذاشته بود بخشی از راز حقه های خود را به او می دهد و بقیه را به زمانی موکول می کند که وکیل دخترش را به ملاقات او بیاورد. زمانی که دخترش به دیدن او می آید بوردن متوجه می شود انجیر او را همراهی می کند و کسی که کشته شده در واقع نسخه کپی انجیر بوده است.

انجیر در نهایت دختر بوردن را می برد و بوردن را در بهت و التماس باقی می گذارد. از سوی دیگر کاتر بعد از این که متوجه می شود انجیر زنده است او را ترک می کند.

فالون برای ملاقات بوردن به زندان می رود، بوردن همه چیز را به فالون می سپرد و به خاطر مرگ سارا از او معذرت خواهی می کند.

یک شب انجیر با یک غریبه روبرو می شود که به سمتش تیر شلیک می کند و بوردن را می بیند. او متوجه می شود بوردن و فالون دو برادر دوقلو بوده اند و طی صحبت های آن ها مشخص می شود هر دوی آن ها گاهی فالون و گاهی بوردن می شدند. دو قلوی زنده مانده سارا را دوست داشت و کسی که اعدام شد عاشق اولویا بود.

انجیر می میرد و بوردن نزد کاتر می رود تا دخترش را پس بگیرد.

نقد و بررسی فیلم

فیلم حیثیت یکی از مشهورترین فیلم های کارگردان صاحب نام هالیوود یعنی کریستوفر نولان است و فیلمنامه آن حاصل همکاری مشترک نولان و برادرش جاناتان می باشد. فیلمی به سبک اواخر دوره ویکتوریایی که به شگردها و حقه های شعبده بازی و دستگاه های شیطانی می پردازد.

فیلم ساختار معما گونه و راز آلود دارد که مانند اکثر فیلم های این کارگردان پیچش زمانی اش ذهن مخاطب را بارها به چالش می کشاند.

در ابتدای فیلم معمای قتل انجیر مطرح می شود و به دنبال ادغام گذشته و حال سر نخ های متعددی از این معما در سکانس های مختلف فیلم پخش می شود که هر بار مخاطب به حدس جواب معما نزدیک می شود کارگردان با زیرکی تمام جهت را تغییر داده و معمای دیگری مطرح می کند.

کاملا مشخص است نولان قصد ندارد مخاطب را با صحنه های تاریخی عصر ویکتوریا درگیر کند بلکه روی جزئیات شخصیت ها تمرکز دارد. هیو جکمن در نقش انجیر و کریستین بیل در نقش بوردن به طرز خارق العاده ای درخشیده اند، به خصوص انتخاب اسکارلت جوهانسون در نقش مکمل یک فیلم به نوع خود جسورانه است.

هر دو شخصیت اصلی فیلم دوران سختی را گذرانده اند اما به نظر می رسد دلسوزی نولان بیشتر با بوردن است اگرچه به عنوان کارگردان حساسیت بیشتری نسبت به انجیر دارد.

فروش فیلم

فیلم حیثیت که با بودجه 40 میلیون دلاری ساخته شد توانست در باکس آفیس به فروش 109.7 میلیون دلاری دست پیدا کند.

جوایز و دستاوردهای فیلم

  • نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری
  • نامزد جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه

منبع: wikipedia

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا