معنی و ریشه ضرب المثل عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

حکایت ضرب المثل عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد یعنی چه؟

ضرب المثل “عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد” به این معنی است که اگر خداوند متعال بخواهد، می تواند از دشمنی ها و درد سر های دیگران که در ظاهر دشمن ما هستند به ما خیر و برکت برساند.

این ضرب المثل یاد آور قدرت لایزال الهی است قدرتی که حتی دشمنی دیگران را نیز می تواند به نفع ما تمام کند، یعنی دشمن بدون آن که بخواهد کار هایی را انجام می دهد که باعث گره گشایی از مشکلات ما می شود.

خداوند قادر مطلق است و هیچ اتفاقی بدون خواست او به سر انجام نمی رسد او می تواند خیر ما را در چیزی که در ظاهر برای ما نا خوشایند به نظر می رسد قرار دهد پس در هر حالی باید تکیه و اعتماد بر قادر مطلق را سر لوحه ی امور قرار داد.

ریشه و داستان ضرب المثل

در گذشته های دور مرد پارسایی زندگی می کرد، روزی مرد به بازار رفت و گاوی درشت و قبراق خرید و سپس همراه گاو به طرف خانه اش حرکت کرد.

در مسیر بر گشت، دزدی گاو را دید و تصمیم گرفت که آن را از مرد بدزدد، پس سایه به سایه مرد پارسا را تعقیب کرد تا در فرصتی مناسب گاو را به چنگ آورد اما پس از مدت کوتاهی دید که شخص دیگری نیز شانه به شانه او در تعقیب مرد پارسا می باشد.

دزد از دیدن آن شخص دیگر، تعجب کرد و از او پرسید: تو کیستی و کنار من چه می کنی؟

آن فرد گفت: من دیو هستم و خودم را به شکل انسان ها در آورده ام تا بتوانم در فرصت مناسبی این مرد پارسا را بکشم، تو کیستی و چرا دنبال این مرد راه افتاده ای؟

دزد گفت: کار من دزدی است، گاو این مرد نظر مرا جلب کرده و دوست دارم آن گاو چالاک را به دست آورم.

دیو گفت: پس هر دوی ما با این مرد پارسا کار داریم؛ من برای کشتنش و تو برای دزدیدن گاو او.

دزد سری تکان داد و گفت: پس تا رسیدن به خواسته های مان با هم دوست و همراه هستیم.

شب هنگام بود که مرد پارسا و به دنبالش دزد و دیو به خانه ی او رسیدند، مرد پارسا گاو را به طویله برد و جای او را تمیز کرد سپس کمی آب و علف برای گاو گذاشت و خود به اتاقش رفت تا بخوابد.

در همین هنگام دزد و دیو وارد خانه ی مرد پارسا شدند، ولی قبل از آن که کار خود را شروع کنند دزد با خود گفت: اگر زودتر از آن که من گاو را بدزدم ، مرد پارسا بیدار شود چه؟ از کجا معلوم که دیو بتواند او را بکشد؟

دیو هم مانند دزد با خود گفت: اگر پیش از آن که من مرد پارسا را بکشم، با سر و صدای دزد که می خواهد گاو را از خانه بیرون ببرد، مرد از خواب بیدار شود چه؟ از کجا معلوم که دزد بتواند بی سر و صدا گاو را ببرد؟

دزد و دیو هر کدام به فکر کار خود بودند که دزد گفت: گوش کن دوست من، بهتر است ابتدا من گاو را از خانه بیرون ببرم، بعد تو مرد پارسا را بکشی، این کار عاقلانه تر است زیرا می ترسم که تو در کشتن مرد موفق نشوی و کار مرا خراب کنی.

دیو گفت: اشتباه نکن، اتفاقا کاری که من می خواهم انجام دهم عاقلانه تر به نظر می رسد، زیرا اگر اول من مرد پارسا را بکشم تو راحت تر می توانی گاو را بدزدی.

دزد گفت: ولی اول این من بودم که مرد پارسا و گاو او را دیدم.

دیو حرف او را نپذیرفت و گفت: تو به دنبال گاو او بودی، اما من خودش را می خواستم، پس بهتر است من اول کارم را شروع کنم.

دزد با عصبانیت گفت : تو دیو هستی و نمی فهمی! می خواهی کاری کنم تا از آدم کشی پشیمان شوی؟

دیو گفت : تو دزدی و نادان! می خواهی من کاری کنم که آن گاو را در خواب هم نتوانی ببینی؟

در این هنگام دزد نزدیک اتاق مرد پارسا رفت به تلافی حرف های دیو فریاد زد: بیدار شو ای مرد، حالا وقت خواب نیست زیرا که دیوی قصد جان تو را کرده و می خواهد تو را بکشد!

دیو هم بلند تر از دزد فریاد کشید : بلند شو ای مرد، چه خوابیده ای که دزدی برای بردن گاو تو آمده!

با سر و صدای آن دو، مرد پارسا از خواب بیدار شد و با داد و فریاد از همسایه ها کمک خواست، همسایه ها هم با چوب و چماق خود را به خانه ی مرد پارسا رساندند و به دزد و دیو حمله کردند.

دزد و دیو که اوضاع را این چنین دیدند با وحشت پا به فرار گذاشتند.

با رفتن آن دو یکی از همسایه ها از مرد پارسا پرسید: ای مرد خدا چه شد که از آمدن دیو و دزد به خانه ات خبردار شدی؟

مرد زاهد گفت: من از آمدن آن ها بی خبر بودم اما به لطف خدا آن دو خود شان به جان یک دیگر افتادند، دعوای آن ها برای من خوب تمام شد و جان و مال من در امان ماند، به هر حال عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

معادل انگلیسی

Bad luck often brings good luck

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا