گلچینی از جدیدترین اشعار عاشقانه کمیاب قدیمی و نو برای همسر و عشق زندگی
***
گفتی چه کسی؟ در چه خیالی؟ به کجایی؟
بی تاب توام، محو توام، خانه خرابم
بیدل دهلوی
******
نیستم با درد عشقت لحظهای
خالی از غم ها و از تیمارها
بر امید روی چون گلبرگ تو
می نهم جان را و دل را خارها
سنایی غزنوی
******
گشتم تمام کوچهها را یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب
طاقت نمیآرم تو که میدانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب
ای ماجرای شعر و شبهای جنون من
آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب
محمد علی بهمنی
******
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است
سعدی
******
یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
بابا طاهر
******
امشب دلم از آمدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه دیدار است
آن گونه تو را در انتظارم که اگر
این چشم بخوابد، آن یکی بیدار است
******
گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
مولانا
******
جلوه بخت تو دل میبرد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
حافظ
******
کلماتم را در جوی سحر میشویم
لحظه هایم را در روشنی باران ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی دغدغه بی ابهام
سخنانم را در حضور باد
این سالک دشت وهامون
با تو بی پرده بگویم
که تو را دوست میدارم تا مرز جنون
محمدرضا شفیعی کدکنی
******
بر من گذشتی، سر بر نکردی
از عشق گفتم، باور نکردی
دل را فکندم ارزان به پایت
سودای مهرش در سر نکردی
سیمین بهبهانی
******
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
سعدی
******
امروز
بیشتر از هر روز دیگری دوستت دارم
دست خودم نیست جمعهها عاشق ترم!
مخصوصا اگر
چشم در چشم #تُ
از خواب بیدار شوم
******
یاد باد آنکه بروی تو نظر بود مرا
رخ و زلفت عوض شام و سحر بود مرا
یاد باد آنکه ز نظاره رویت همه شب
در مه چارده تا روز نظر بود مرا
یاد باد آنکه ز رخسار تو هر صبحدمی
افق دیده پر از شعله خور بود مرا
یاد باد آنکه ز چشم خوش و لعل لب تو
نقل مجلس همه بادام و شکر بود مرا
خواجوی کرمانی
******
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
فریدون مشیری
******
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیه عشق مجاز است
در عشق اگر بادیه ای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
وحشی بافقی
******
ز تمام بودنی ها
«تو» همین از آن من باش
که به غیر با «تو» بودن
دلم آرزو ندارد!
حسین منزوی
******
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
قیصر امین پور
******
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
سهراب سپهری
******
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
******
چه شد در من نمی دانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم
نجمه زارع
******
تو تمنای من و یار منو ای جان منی
پس بمان تا که نمانم به تمنای کسی
تو خودت روح و روانی تو آرامش جانی
پس بمان تا که نمانم به تماشای کسی
مولانا
🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید