دیالوگ های ماندگار فیلم تنت

دیالوگ های ماندگار فیلم تنت
دیالوگ های ماندگار فیلم تنت

فیلم تنت یا انگاشته جدیدترین فیلم کارگردان مشهور کریستوفر نولان است که توانسته توجه بسیاری از منتقدان و طرفداران را به خود جلب کند. در این فیلم بازیگرانی همچون جان دیوید واشنگتن و رابرت پتینسون به ایفای نقش پرداخته اند.

تنت فیلم علمی تخیلی با موضوع حرکت در زمان و معکوس کردن آن است و داستان یک مامور سیا را حکایت می کند که برای نجات دنیا از نابودی کامل با آنتروپی معکوس که توسط آیندگان طراحی شده قدم به ماجراهای خطرناک می گذارد.

در ادامه دیالوگ های این فیلم پیچیده و مهیج را قرار داده ایم، با کوکا همراه باشید.

نیل: دنیا هرگز نمی فهمه چه اتفاقی افتاده، حتی اگه بفهمن هم اهمیتی نمی دن، چون هیچ کس به یه بمب منفجر نشده اهمیت نمی ده …

***
ویکتور: همه ما باور داریم که می تونیم وارد یه ساختمون در حال سوختن بشیم اما تا وقتی که گرما رو احساس نکنیم هیچ وقت نمی تونیم بفهمیم.

***

نیل: اینجا چه جهنمی اتفاق افتاده؟
قهرمان داستان (شخصیت اصلی): هنوز اتفاق نیفتاده!

***

پریا: باید شروع کنی به دنیا به یک روش جدید نگاه کنی.

***

نیل: در آغاز می بینمت دوست من!

***

آندری سیتور: دوست داری چطور بمیری؟
شخصیت اصلی: با پیری!
آندری سیتور: شغل اشتباهی رو انتخاب کردی

***

– سعی نکن اونو بفهمی، احساسش کن.

***

فی: تنت درهای درستی رو باز می کنه اما درهای اشتباهی رو هم باز می کنه.

***

شخصیت اصلی: ‫هی، هیچوقت بهم نگفتی ‫کی استخدامت کرد، نیل!
نیل: هنوز نتونستی حدس بزنی؟ … ‫تو استخدامم کردی، ‫فقط نه اون موقع که فکر می ‌کردی، ‫تو آینده‌ای در گذشته داری، ‫برای من میشه سال‌ ها پیش. برای تو، میشه سال ‌ها جلوتر

***

نیل: چیزی که اتفاق افتاده، دیگه افتاده

***

– ما توی دنیای گرگ و میش زندگی می کنیم.
– و هنگام غروب هیچ یاری وجود نداره!

***

فی: به زندگی پس از مرگ خوش اومدی!

***

فی: همه می‌دونیم که بالاخره با مرگ روبه‌رو میشیم، ولی تا وقتی طعمش رو نچشیم نمی‌تونیم ازش مطمئن بشیم!

***

دانشمند: آدم با یک جلیقه شبرنگ و یه دفتر می ‌تونه هر جایی دلش بخواد بره، تقریبا همه جا!

***

شخصیت اصلی: حتی مرده ها هم نیاز به هم تیمی دارن!

***

پریا: ظاهر مردونه در یک دنیای مردونه فواید خودش رو داره

***

نیل: برای من به نظرم این پایان یه دوستی زیباست.
شخصیت اصلی: ولی برای من تازه شروعشه!

***

شخصیت اصلی: می خواهی هواپیما رو سقوط بدیم
نیل: خب نه از هوا! این قدر دراماتیک نباش!
شخصیت اصلی: … خب هواپیما چقدر بزرگه؟
نیل: این قسمتش یه خورده دراماتیکه!

***

شخصیت اصلی: نیل صبر کن!
نیل: ما همین الان دنیا رو نجات داریم، نمی شه چیزی رو به شانس واگذار کرد.
شخصیت اصلی: اما اگه یه جور دیگه عمل کنیم می تونیم چیزها رو تغییر بدیم؟
نیل: چیزی که اتفاق افتاده، دیگه افتاده، که در واقع بیان کننده سرنوشت توی مکانیک جهانه، بهونه ای برای هیچ کاری نیست.
شخصیت اصلی: سرنوشت؟
نیل: هر چی می خوای اسمشو بزار
شخصیت اصلی: تو اسمشو چی می زاری؟
نیل: واقعیت!

***

پریا: دنیا به تنت نیاز داره!

در ادامه بخوانید : داستان فیلم تنت

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا