خلاصه کتاب جز از کل اثر استیو تولتز

موضوع کتاب | خلاصه ای از کتاب جز از کل | شخصیت های کتاب | جملات زیبا | درباره نویسنده

کتاب جز از کل (A Fraction of the Whole) اولین رمان استیو تولتز – نویسنده استرالیایی – و یکی از پر فروش ترین رمان های تاریخ استرالیا است که سال 2008 منتشر و از همان ابتدا با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.

جز از کل با درون مایه فلسفی به روایت دو نسل از خانواده عجیب و غریب دین در استرالیا و پس از آن پاریس و تایلند، افرادی که با این خانواده معاشرت دارند و اعمال و اقدامات گاه جنایتکارانه آن ها می پردازد و بین گذشته و حال پیچ می خورد تا از منظر نگاه مارتین و جاسپر – دو شخصیت اصلی کتاب – وقایع را به رشته تحریر در آورد.

در ادامه خلاصه این کتاب جالب را قرار داده و به بررسی شخصیت های کتاب پرداخته ایم، با کوکا همراه باشید.

درباره کتاب جز از کل

اولین رمان استیو تولتز با نام جز از کل، در واقع اعتراف نامه ای از شکست ها و امیدهای مارتین دین به پسرش جاسپر است، داستانی که در دل آن داستان های کوچک و بزرگ متولد می شود و هر یک روایت عجیب و خواندنی از زندگی انسان های به ظاهر معمولی حکایت می کند.

ما به خوبی شخصیت مارتین و نا امیدی های او را لمس می کنیم که چگونه از کودکی و زمانی که تری یک قهرمان ورزشی بود تا بزرگسالی که به محبوب ترین فرد استرالیا تبدیل شد و پس از آن که به عنوان شخصیتی منفور و جنایتکار شناخته شد همیشه فقط “برادر تری” بوده است، حتی برای عشق زندگی اش!

جاذبه این کتاب در تفسیر یک سرگذشت از دو نگاه است که طی آن احساسات انسان ها نسبت به زندگی، مرگ، عشق، ترس ها و امیدها را موشکافی می کند و به بهترین شکل ممکن روابط و عواطف پدر و پسری را به نمایش می گذارد.

کتاب جز از کل به دلیل آغازین بسیار قوی و تاثیرگذار و جملات ناب و الهام بخش فلسفی خود نیز به شهرت رسیده است.

خلاصه ای از کتاب جز از کل

کتاب جز از کل دو راوی دارد، راوی اول جاسپر دین که سرگذشت پدرش مارتین را، با آن چه از خاطراتش شنیده و خوانده، از دوران کودکی تا زمان مرگ روایت می کند و راوی دوم مارتین دین است که از زاویه دید او، خواننده به پاسخ بسیاری از سوالات خود می رسد.

مارتین وارد می شود

داستان به پنج سالگی جاسپر بر می گردد، زمانی که مارتین تصمیم گرفت پسرش به جای رفتن به مدرسه در خانه بماند و زیر نظر خودش آموزش ببیند. مارتین قصد داشت عقاید خود در مورد چیستی و چگونگی زندگی و بقا را به جاسپر یاد دهد.

دوران کودکی مارتین

مارتین شرح کاملی از دوران کودکی خود به جاسپر می دهد. او در زندگی خود با مشکلات زیادی روبرو شده، از رفتارهای جنایتکارانه برادر ناتنی اش تری تا افسردگی مارتین، کمای چهار ساله او و ماجرای مسموم شدن توسط مادرش.

مارتین به وضوح به یاد می آورد در کودکی برادر ورزشکارش را به بهانه این که دو بچه شرور او را کتک می زنند تحریک کرده بود به دنبال آن ها برود، اما پای تری در نزاعی که بین آن ها رخ می دهد آسیب می بیند و تا پایان عمر از ورزش کردن محروم می شود.

تری بعدها به همین افراد شرور ملحق می شود و دست به اعمال جنایتکارانه می زند.

عشق مارتین، کارولین، عاشق تری می شود و مارتین او را از دست می دهد. مدتی بعد تری که به گروه اشرار شهر پیوسته به زندان می افتد و کارولین شهر را ترک می کند و تنها هر از گاهی برای ملاقات تری بر می گردد.

مادر مارتین به بیماری سرطان مبتلا شده و مارتین قول می دهد هرگز تنهایش نخواهد گذاشت، در واقع با این قول ممکن است خود را برای همیشه در شهری که از آن متنفر است گیر بیندازد اما طی یک آتش سوزی بزرگ در شهر، مادر و ناپدری مارتین از دنیا می روند و زندان نیز در آتش می سوزد.

مارتین به دنبال برادرش به زندان می رود و همه آن چه را که گمان می کند خاکستر باقی مانده از تری است جمع کرده، داخل یک گودالی می ریزد و خودش شهر را ترک می کند.

بزرگسالی مارتین

مارتین زادگاه خود استرالیا را به مقصد پاریس که کارولین در آن جا ساکن است ترک می کند و در پاریس به آدرسی که پشت یکی از کارت پستال های دریافتی از کارولین دیده بود می رود اما متوجه می شود کارولین به تازگی از آن جا نقل مکان کرده است.

مارتین در پاریس می ماند و با آدم های جدیدی آشنا می شود. یکی از این افراد ادی نام دارد، یک مرد تایلندی که رابطه صمیمانه ای با مارتین برقرار می کند و عاشق عکس گرفتن از مارتین است.

او از ادی خوشش نمی آید و حتی تصمیم می گیرد دیگر با او ملاقاتی نداشته باشد اما در نهایت ادی به یکی از دوستان عزیز مارتین طی سال های بعد تبدیل می شود که به خصوص از نظر مالی و شغلی به او کمک زیادی می کند.

دومین فرد زنی به نام آسترید است، مارتین در یک کافه با او آشنا می شود و قصد دارد رابطه کوتاهی با او داشته باشد اما زندگی آن ها به هم گره خورده و آسترید از مارتین باردار می شود.

آسترید در دوران بارداری دچار افسردگی و جنون می شود و تصاویر ترسناکی نقاشی می کند. او سرانجام بعد از تولد فرزندش، جاسپر، خودش را می کشد.

آنوک

خانواده دین با شخصیت اصلی دیگری به نام آنوک آشنا می شوند، او که به عنوان خدمتکار به خانه آن ها آمده است به یکی از دوستان خانوادگی تبدیل می شود.

مارتین از نظر ذهنی ثبات ندارد و به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود، جاسپر نیز بر خلاف میل او راهی پرورشگاه می شود اما آنوک در خانه آن ها می ماند.

مدتی بعد مارتین بر می گردد و خانه ای قدیمی در وسط ناکجا آباد می خرد و با کمک آنوک هدف زندگی خود را می یابد: بیان ایده های خود!

جاسپر نیز در دبیرستان با دختری آشنا می شود، او اولین دوست دختر جاسپر است اما رابطه آن ها پایان خوشی ندارد.

میلیونر

مارتین یک سیستم قرعه کشی ابداع می کند تا مردم استرالیا بتوانند با شرکت در آن میلیونر شوند، این ایده در نهایت او را به ثروتمندترین و محبوب ترین مرد استرالیا تبدیل می کند، اگرچه مردم هنوز هم از او به عنوان برادر تری یاد می کنند.

در کمال تعجب اولین برنده قرعه کشی آن ها، کارولین است، آن ها با هم نامزد می شوند و مارتین هنگام معرفی اولین میلیونرها اعلام می کند برای نخست وزیری کاندید شده است.

مارتین بسیار محبوب است و با اکثریت آرا انتخاب می شود.

کلاهبرداری

مدت کوتاهی بعد از پیروزی مارتین، او به همراه جاسپر و کارولین زندگی خوبی دارند اما ناگهان کلاهبرداری ادی فاش می شود، او کل ایده قرعه کشی را به گونه ای تنظیم کرده بود تا کارولین و همه دوستان ادی برنده شوند.

وقتی این موضوع بین مردم پخش می شود مارتین به منفورترین مرد استرالیا تبدیل می شود و مجبور می شود کشور را ترک کند.

خانواده دین در تایلند

جاسپر، کارولین و مارتین با کمک ادی به تایلند فرار می کنند.

آن ها بعدا متوجه می شوند ادی همه این سال ها از آن ها متنفر بوده و علت کمک های مالی او به خانواده دین، برادر مارتین یعنی تری بوده است، برادری که در آتش نسوخته بود بلکه فراری شده و ادی را استخدام کرده بود تا به مارتین پول بدهد و از او مرتب عکس بیندازد و برایش بفرستد.

تری حالا به رئیس یک گروه خلافکار و مردی عیاش تبدیل شده است. کارولین دوباره رابطه اش را با تری آغاز می کند در حالی که مارتین به بیماری سرطان مبتلا شده، ادی در شرف دیوانگی است و جاسپر سعی می کند خانواده را حفظ کند.

ادی قصد دارد دوباره به عنوان پزشک (شغل قبلی اش) مشغول به کار شود اما پزشک دیگری جای او را گرفته است، ادی آن شخص را مسموم می کند اما مردم از این مسئله مطلع شده و از او و خانواده دین خشمگین می شوند، در این حین ادی و کارولین کشته می شوند.

مارتین که در شرف مرگ است آرزو دارد در کشورش استرالیا بمیرد و جاسپر تصمیم می گیرد او را به استرالیا برگرداند.

سفر به استرالیا

جاسپر و مارتین با کمک تری و با یک قایق به صورت قاچاقی به استرالیا می روند و در طول سفر برای اولین بار ارتباط نزدیکی بین آن ها شکل می گیرد.

مارتین پس از این که زادگاهش را از دور می بیند از دنیا می رود و جاسپر به دلیل ورود غیر قانونی دستگیر می شود.

آینده جاسپر

جاسپر بعد از افشای هویت خود آزاد می شود و مقامات او را به انباری که وسایل پدرش در آن جا نگهداری می شود می برند، جاسپر کتاب های خاطرات پدر و نقاشی هایی که مادرش در دوران بارداری کشیده را پیدا می کند.

او سرانجام متوجه می شود که با وجود ترس زیادی که داشت هرگز شبیه پدرش نخواهد شد زیرا مادرش نیز همیشه بخشی از وجود او بوده و خواهد بود.

او با کمک های مالی آنوک، که اکنون به ثروتمندترین زن استرالیا تبدیل شده در جستجوی گذشته مادرش راهی اروپا می شود.

شخصیت های کتاب

جاسپر دین

پسر نا مشروع مارتین دین و برادر زاده تری است. او راوی بخش عمده ای از کتاب است و روابط بین جاسپر و پدرش موضوع اصلی داستان را شکل می دهد.

جاسپر به دلیل آموزش های عجیب و غریب مارتین، کودکی توام با سردرگمی می گذراند و مهم ترین ترسش این است به آدمی مانند پدرش تبدیل شود، او اغلب سعی می کند از مارتین فاصله بگیرد.

مارتین دین

مارتین پدر جاسپر و راوی دوم داستان است و شخصیتی پارانوئید، فلسفی و باهوش دارد. او در کودکی به مدت چهار سال و چهار ماه در کما بوده و پس از به هوش آمدن احساس غریبی شدیدی نسبت به اطرافیان خود داشته و همین مسئله باعث مردم گریزی او می شود.

او به جاودانگی علاقه دارد، از مرگ می ترسد و مصمم است عقاید خود را به پسرش جاسپر تلقین کند.

تری دین

برادر ناتنی کوچک تر مارتین است، فردی بور و خوش تیپ که به عنوان ورزشکار شناخته شده و اهل تقلب نبوده است اما پس از آسیب دیدن پایش دیگر نمی تواند به ورزش ادامه دهد و به زندگی خلافکارانه روی می آورد.

در ابتدا به نظر می رسد تری در یک آتش سوزی از دنیا رفته اما او زنده است و به عنوان رئیس یک گروه خلافکار فعالیت می کند.

کارولین پاتس

عشق کودکی مارتین و تری و دختر ثروتمندترین مرد شهر است. او به جهان گردی روی می آورد اما سال ها بعد دوباره وارد زندگی مارتین می شود و در دوران میانسالی با مارتین ازدواج می کند.

آسترید

مادر جاسپر که پس از ملاقات تصادفی با مارتین وارد زندگی اش می شود، مارتین در ابتدا آسترید را دوست دارد اما به دلیل افسردگی و جنون شدید دوران بارداری ناراحتی زیادی برای مارتین ایجاد می کند و سرانجام خودش را می کشد، جاسپر هرگز مادرش را نمی بیند.

ادی

دوست قدیمی مارتین که در پاریس با هم آشنا شدند، جاسپر به ادی مشکوک است زیرا مدام در تعطیلات طولانی به سر می رد، دائما به مارتین پول می دهد و از او عکس می اندازد. ادی تا قبل از آشنایی با مارتین پزشک بوده و آرزو دارد به شهرش در تایلند برگردد و به حرفه اش ادامه دهد.

جملات زیبای کتاب

• صحبت نکردن گاهی هیچ دردسری ندارد و گاهی از نواختن پیانو هم طاقت فرساتر است.
• از داشتن هیچ چیز نترس.
• عشق کار سختی است.
• دوستی یک مسئولیت غیر قابل پیش بینی است.
• وقتی این‌ همه تلاش می ‌کنی یک نفر را فراموش کنی، خود این تلاش تبدیل به خاطره می ‌شود. بعد باید فراموش کردن را فراموش کنی و خود این هم در خاطر می ‌ماند.
• کلمه آمین مانند دکمه ارسال در یک ایمیل است.
• انسان های گناهکار محکوم به مرگ نیستند، آن ها محکوم به زندگی هستند.
• مردم مرموز نیستند زیرا هرگز ساکت نمی شوند.
• چرا آزادی در انتخاب برای موجودی که بی نهایت انتخاب دارد اما وانمود می کند تنها یک یا دو انتخاب دارد هدر رفته است؟

درباره نویسنده کتاب

استیو تولتز – نویسنده استرالیایی – از رمان نویسان مطرح و خالق آثاری همچون جز از کل و ریگ روان می باشد.

تولتز اولین کتابش به نام جز از کل را در سال 2008 بعد از پنج سال زمان که صرف نگارش آن کرده بود منتشر کرد و در همان سال نامزد دریافت جایزه بوکر شد.

تولتز از کودکی عاشق نوشتن بود اما قدم جدی برای نویسندگی را در سن 31 سالگی با آغاز نگارش کتاب جز از کل برداشت که بر خلاف تصورش نه یک سال بلکه پنج سال به طول انجامید.

منبع: wikipedia

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده