انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه کلاس هفتم

انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه
انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه

انشا در مورد پاییز برای دانش آموزان کلاس هفتم همراه با مقدمه و نتیجه گیری

مقدمه؛

به نام خداوند رنگ ها، خداوندی که پاییز را آفرید تا بزرگی و عظمت خود را به معنای واقعی و با تمام نشانه های کوچک و بزرگ مانند : دل ترک خورده ی انار، تن عریان درخت، رقص لرزان برگ، زلالی قطره های باران و… به ما نشان بدهد.

تابستان کوله بار سفرش را جمع کرده و باید برود و جایش را به پاییز بدهد تا پاییز افسونگر دستی به روی هستی بکشد و رنگ هایش را به روی باغ ها بریزد.

پاییز ابتدا نشانه هایش را ازخورشید شروع می کند، به او می گوید که باید کم تر در آسمان بماند و زودتر آسمان را ترک کند.

سپس نوبت شب فرا می رسد او به شب تیره می گوید زودتر همه جا را با سیاهی اش رنگ کند.

حالا نوبت ابر هاست و هر چه از روزهای اول پاییز دورتر شدیم پاییز از ابرها می خواهد بیش تر به آسمان بیایند و باران شان را بر زمین ببارند و کوها و دشت ها را سیراب کنند.

او فرصت کافی دارد و بعد از این  کار ها، برگ درخت ها را با حوصله رنگ می زند و زمانی که کارش تمام شد به سراغ باد می رود و او را راضی می کند لابه لای درختان بپیچد و برگ های رنگارنگ و خشک را بر زمین بریزد تا ما سوژه ای برای عکاسی داشته باشیم.

با آمدن پاییز گونه های انار ها سرخ می شوند و بعضی وقت ها هم از شوق دیدن پاییز ترک برمی دارند، خرمالوها هم روی درخت بی برگ به تماشای هنر نمایی پاییز می نشینند.

پرستو ها هم دیگر را خبر می کنند و بار سفر می بندند و شهر سرد را به دست کلاغ ها می سپارند و می روند، کلاغ ها روی شاخه ی درختان می نشینند و صدای قار قارشان در همه جا می پیچد و بی خیال مترسک، خرمالوی های رسیده را نوک می زنند.

آسمان می غرد و ابرها بغض سنگین شان را می بارند و سبک می شوند، ابر و باران و آسمان، رویای دل انگیز پاییز را کامل می کنند و عطر خوش باران دست عابران را می گیرد و به خاطرات تلخ و شیرین می برد.

غروب پاییز اگر چه غم انگیز است اما هاله ی نارنجی و قرمز دور خورشید هر کس را به تماشا وا می دارد.

تا پاییز تمام شود رنگ ها پادشاهی می کنند و منظره های تماشایی تمامی ندارند.

نتیجه:

نا امیدی و یاس انسان را نابود می کند و ما باید به این باور برسیم که هیچ مشکلی هر چقدر بزرگ، پایان راه نیست … باید امیدوار بود مانند درختان که در فصل پاییز برگ های شان را از دست می دهند، باد و باران به تن شان سیلی می زند، انگار برای همیشه مرده اند؛ ولی بهار که از راه می رسد جانی دوباره می گیرند، پس ما انسان ها هم باید در مقابل ناملایمات روزگار دوام بیاوریم و سر خم نکنیم تا به بهار زندگی برسیم.

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا