انشاهای فوق العاده زیبا درباره صدای بارش و بوی خاک پس از باران

انشاهای ساد و کوتاه ادبی در مورد صدای بارش قطره های باران و بوی خوش خاک پس از باریدن باران در طبیعت پاییزی و بهاری

انشا در مورد بوی خاک پس از باران و صدای بارش باران
انشا در مورد بوی خاک پس از باران و صدای بارش باران

انشا صدای باران – پایه هشتم

نزدیک صبح بود، همه جا صدای باران پیچیده بود، قطره های کوچک باران به روی سقف شیروانی خانه ی روستایی بر خورد می کردند و پس از اندکی به طرف پایین سرازیر می شدند.

ساکنان خانه خوشحال از این باران کنار بخاری گرم نشسته، به صدای باران گوش می کردند و خدا را شاکر بودند.

در بیرون از خانه کف زمین به خاطر بارش باران، گِلی شده بود و جوی های کوچک پر شده از آب باران را همه جا دیده می شد.

خانه در وسط جنگل قرار داشت و اطراف پر از درخت هایی بود که دیگر برگی برای شان نمانده بود و باران آخرین برگ ها را هم از شاخه ها جدا کرده و بر زمین فرش می کرد.

این بار صدای باران را می شد از بر خوردشان با شاخه های درخت، برگ های روی زمین و جوی های کوچک آب شنید.

در امتداد جنگل، ساحل زیبا و سپس دریا قرار داشت. باران این جا هم حضور داشت و صدایش در فضا طنین انداز شده بود.

شن های ساحل خیس از باران بودند و دریا نا آرام بود. هر چند لحظه یک بار موج های بزرگی روی آب دریا شکل می گرفتند و خود را به ساحل رسانده و دوباره به دریا بر می گشتند.

قطره های باران از آسمان به روی دریا می چکیدند و با موج ها یکی می شدند.

هیچ قایقی در دریا دیده نمی شد و تمام ماهیگیران در خانه های شان منتظر آرام شدن دریای متلاطم بودند.

ساعت ها گذشت تا بالاخره باران بند آمد و دریا آرام گرفت. صدای باران قطع شد و این بار صدای پرنده ها بود که در دریا، ساحل و جنگل طنین انداز شد.

خورشید طلوع کرده بود و انوار طلایی اش طراوت و تازگی طبیعت پس از باران دیدنی تر کرده بود.

انشای دوم

بوی باران رایحه ای فراتر از بهترین رایحه های شناخته شده دنیا است.

زمانی که اولین قطرات باران گونه های زمین را می بوسد و بوی خاک باران خورده، هوا را عطرآگین می کند احساس می کنم روحم از کالبد زمینی خارج می شود، در این لحظات دوست دارم همه وجودم دم شود و هیچ بازدمی نداشته باشم که مبادا ثانیه ای، استشمام این عطر آسمانی را از دست بدهم.

باران بهاری و پاییزی هم رنگ و هم عطر و هم جنس نیستند، یکی بوی شکوفه و سبزه و خاک به مشام می رساند و رنگارنگی گل های بهاری را در ذهن تداعی می کند و آمده است تا جان تازه ای به طبیعت ببخشد و زمین را برای رویش و باروری آماده سازد و دیگری از عطر دل انگیز برگ های زرد و خشک باران خورده و خاک، سرشار است و سوز و سرمایش نوید فصل سپیدپوش و خواب زمستانی را به طبیعت می دهد.

و صدای باران که خوش آهنگ ترین موسیقی طبیعت است: زمانی که به پشت پنجره خانه برخورد می کند یا صدای شرشر آب از ناودان به گوش می رسد، یا وقتی آسمان با صدای سهمگین می غرد و برق آن ناخوداگاه دلهره به جانم می اندازد.

خداوند از طریق باران با ما حرف می زند … از همان لحظه آغاز، که ابرهای تیره آسمان را می پوشاند، اولین قطرات باران به زمین می افتد و رقص گل ها و گیاهان آغاز می شود، تا زمانی که باران قطع می شود، ابرهای تیره به کنار می روند و درخشش گلبرگ های خیس و رنگین کمان ما را به وجد می آورد …

همه و همه به زبان باران در گوش ما پچ پچ می کنند تا پیام خداوند را به گوش ما برسانند که می گوید:

“بنده من ببین که چه بی منت نعمتم را بر سر طبیعت و انسان ها جاری می سازم، شکر من را به جای آور و از این جشن آسمانی که روی زمین برپا کرده ام لذت ببر.”

و صدها پیام دیگر.

چقدر حیف که بسیاری از ما صدای باران را می شنویم اما زبان باران که از خوش آواترین و گویاترین زبان های دنیای ماوراست را درک نمی کنیم …

انشا در مورد بوی خاک پس از باران و صدای باران

آسمان پر از ابرهای تیره است، باران می بارد، قطره های ریز باران روی برگ های زرد و ارغوانی پهن شده روی زمین، می خورد، این صدای دلنشین باران است.

چشمانم را می بندم و دستانم را رو به آسمان باز می کنم قطرات باران روی دستانم می لغزد. صدای باران و نوازش قطره های باران، لذت بخش ترین لحظه ی من است.

باران می بارد، قطره های ریز باران روی دیوارهای کاهگلی روستای مادری ام می خورد این بوی خاک است، عطر طبیعت و باران و خاک که همه ی فضا را پر می کند. نفس عمیق می کشم، بوی آشنای خاک مرا مست می کند.

فکر می کنم آیا بوی بهترین عطرها در دنیا بهتر از بوی خاک باران خورده است؟! بدون شک برای من این طور نیست..از خاک آمدیم و سرشت ما از خاک است، شاید به همین خاطر تا این اندازه بوی خاک را دوست دارم.

باران که می بارد بخشش بی دریغ آسمان است. بخشش آسمان به زمین و انسان. باید از خانه بیرون بیاییم و به دل طبیعت برویم و زیر باران باشیم، به صدای باران گوش کنیم و نفس های عمیق بکشیم و لذت ببریم.

معجزه ی باران همیشه مرا شاد می کند. روزهای بارانی همیشه برای من از بهترین روزهای زندگیم است. بعضی وقت ها به خیابان می روم به آدم ها نگاه می کنم که تندتند حرکت می کند تا از خیس شدن در امان باشند به آن ها لبخند می زنم و زیر بارش باران شروع به دویدن می کنم تا صدای قدیم هایم با صدای چک چک قطره های باران یکی شود، تا من و باران با هم یکی شویم.

در روزهای بارانی بیش تر سپاس گذار خداوند مهربان و بخشنده هستم. او بهترین ها را برای ما آفریده، و یکی از بهترین نعمت هایش همین باران است.

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا
جاوید
مدیر سایت، نویسنده و مترجم، سردبیر و سئو کار ارشد سایت کوکا