انشا درباره شب های پاییزی

انشا درباره شب های پاییزی
انشا درباره شب های پاییزی

شب آرام تمام زیبایی های پاییز هزار رنگ را در آغوش می کشد و گرد سیاه تاریکی بر چهره ی آسمان می نشاند و شبی دیگر از شب های بلند پاییز از راه می رسد، تقدیر بی تغییری که دائم در حال تکرار است.

شب های پاییزی گاهی آغشته به عطر باران هستند بارانی که بعضی وقت ها تند و گاه آهسته از دل آسمان شب فرو می افتد و زیبایی شب های پاییز را معنا می بخشد.

گاهی نیز شب ها ماه در آسمان خود نمایی می کند و تماشای روی زیبای مهتاب از کنار برگ های رنگارنگ درختان از مناظر سحر انگیز شب های پاییز است.

گاهی هم ابر ها آسمان را خانه ی خود کرده و جامه ای از مه بر تن شب پاییزی پوشانده و شب را از آن چه که هست سیاه تر می کنند و تمام تلاش شان را به کار می برند تا پاییز را از چشم ما پنهان کنند قصدشان هر چه که باشد تصویری از رویا جلوی چشمان ما می سازند.

در پاییز هوا که رو به تاریکی می رود سرما هم خودش را به شب می رساند و نسیم سردی که می وزد آدمی را به سوی خانه و گرمای لذت بخش آن جا می کشاند تا در آرامش خانه، تن سردش را گرم کند و شب و پاییز را از پشت پنجره نظاره گر باشد.

با رسیدن شب، نور چراغ ها از لا به لای شاخه های درختان به سختی راه خود را پیدا می کنند اما در مسیر، بعضی از آن ها اسیر برگ های رنگین می شوند و همان جا می مانند و برگ ها مانند طلا زیر نور مصنوعی چراغ ها می درخشند، برخی از برگ ها هم بی تفاوت به نور و تیرگی شب از درخت جدا می شوند و خود را به زمین می رسانند.

شب های پاییز با یلدا به پایان راه خود می رسند، یلدا تمام تلاشش را می کند تا نگذارد پاییز تمام شود برای همین کمی طولانی تر از شب های دیگر پاییز است اما در نهایت موفق نمی شود و شب های پاییز جای خود را به شب های سرد و برفی زمستان می دهند.

🔥 برای مشاهده سریع جدیدترین فال های امروز روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال ام را نشان بده

فال حافظ کوکا